زمین سبز

زمین ما؛ آینده ما

زمین سبز

زمین ما؛ آینده ما

همراز

 

من برای عاشقی همراز می خواهم که نیست،

یک دل دیوانه ناساز می خواهم که نیست.

من برای گفتن از پیچ و خم زلف نگار،

طبع سیال غزلپرداز می خواهم که نیست.

تا بگویم خال هندو چیست یا معشوق کیست،

شور و شوق « خواجه شیراز » می خواهم که نیست.

من برای گفتن از طرز نگاه ناز یار،

یک زبان تازه و طناز می خواهم که نیست.

عاشقم، دیوانه ام، همراز هم دارم « افق »!

آری؛ اما جرأت ابراز می خواهم که نیست.

« یوسف شیردژم »