زمین سبز

راه حلّهائی برای آلودگی پلاستیک

زمین سبز

راه حلّهائی برای آلودگی پلاستیک

استفاده از جعبه، جهت پاکسازی روحی

 

از میان اصول کیهانی مطلق، اصل کیهانی مطلق اتر ظریفتر و در نتیجه، از قدرت بیشتری، برخوردار است. در این شیوه درمانی که جهت از بین بردن اختلالات و ناراحتیهای حاصل از تأثیرات نیروهای منفی، به کار برده می شود، از جعبه های خالی، استفاده می شود. اصلی که پشت این روش درمانی، وجود دارد اصل « خلاء » است. خلاء به طور مستقیم، با اصل کیهانی مطلق اتر، در ارتباط بوده و به کارگیری آن، افزایش سرعت بهبودی را موجب می گردد.

برای این کار، نیاز به 1 تا 4 جعبه، داریم. گاهی تا 12 جعبه نیز، مورد نیاز است. جنس آنها می تواند از هر چیزی، باشد؛ اما از جعبه های کارتنی بسته بندی ساده که همواره در دسترس، هستند هم، می توان بهره برد. باید به خاطر داشت هرگز نباید از جعبه های مثلث شکل، استفاده نمود؛ چرا که با انرژی اراده، در ارتباط بوده و به راحتی، توسط انرژیهای منفی، تحت تأثیر قرار می گیرند. جعبه های مستطیل یا مربع شکل؛ از آنجائی که با انرژی عمل، مرتبطند، مناسب این کار می باشند؛ اما جعبه های دایره ای شکل به دلیل ارتباطشان با انرژی دانش که ارتعاشات ظریفتری داشته و به سمت شکل ناآشکار خداوند، تمایل دارد، برای افراد با سطح روحی بالاتر از 50 درصد، مناسبند.

پس از آماده کردن جعبه ها، با روشن کردن عود و گرداندن آن داخل آنها و در جهت عقربه های ساعت، به پاکسازی جعبه ها از انرژیهای منفی، می پردازیم. آن گاه، جعبه ها را در اطراف فرد مورد نظر، قرار می دهیم. اینکه سمت خالی آن به سمت فرد یا به سمت خارج، باشد بستگی به این موضوع، دارد که آیا مشکل ایجاد شده در سطح ناآشکار، به وجود آمده است یا در سطح آشکار. در صورت عاجز بودن شخص از این موضوع، فرد می تواند هر دو حالت را مورد آزمایش، قرار داده و آن حالتی را برگزیند که برایش، مؤثرتر است. در مرحله بعد، شروع به ذکر نام خداوند - بر اساس دینی که با آن، تولد یافته ایم - می نمائیم. همچنین، از خدا، می خواهیم تمام انرژیهای منفی را از بین برده و تأثیر شفادهی را افزایش دهد. اگر این کار با حس روحی نسبت به پروردگار، همراه باشد، تأثیر بیشتری خواهد داشت. برای حدود 1 ساعت، باید در آن حالت، باقی بمانیم. از این روش درمانی، می توان در برطرف کردن موارد ذیل، استفاده کرد: بی حالی، کاهش چابکی و چالاکی، عدم توانائی تفکر، زمانی که فرد دچار حملات فکری فراوان - به ویژه افکار منفی - می گردد، استرس، خشم و سایر احساسات شدید، داشتن احساس درد و ناراحتی در چاکراها. حتی در مواقعی که دچار هیچ گونه ناراحتی ای، نیستیم نیز، می توان از این روش، جهت کاهش اثرات انرژیهای منفی، استفاده کرد؛ به طور مثال، وقتی پشت میز کار، مشغول ذکرگوئی، هنگام خواب و ... هستیم. 

شرط ورود به منطقه « بهشت » پاکی وجودیست!

 

علم مدرن درک نسبی ای از بدن فیزیکی انسان، به دست آورده است. همچنین، یافته هائی در ارتباط با هوش و روان انسان در علم مدرن، در دسترس می باشند؛ اما این یافته ها نیز، محدود به جنبه های فیزیکی بشرند. در علوم روحی، ادراکات عمیقتر و جزئیتری در رابطه با اجزاء تشکیل دهنده وجود انسان، وجود دارند. یک موجود انسانی از اجزاء زیر، ساخته شده است: 

1- جسم فیزیکی: این جزء انرژی حیاتی و نگاهدارنده مورد نیاز جهت تمام عملکردهای فیزیکی و روانی جسم را فراهم می آورد.

2- جسم حیاتی: از انرژی حیاتی، تشکیل شده است. پنج نوع انرژی حیاتی وجود دارد؛ از جمله انرژی جهت استنشاق و دم، انرژی جهت بازدم و صحبت کردن، انرژی جهت فعالیتهای شکمی و روده ای، انرژی جهت انجام حرکات ارادی و غیرارادی بدن و انرژی جهت دفع مواد زائد، زادآوری، انزال و ... . در هنگام مرگ، این انرژی حیاتی آزاد و به جهان، بازگشته و جسم اتری را در سوق یافتن به جلو، در سفر روحیش، یاری می رساند.

3- جسم ذهنی یا ذهن: این جسم منشاء احساسات و تمایلات ماست و از سه جزء، تشکیل یافته است: الف- ذهن خودآگاه: آن قسمت از افکار و احساساتی که از آنها، آگاهی داریم ذهن خودآگاه نام دارد. ب- ذهن نیمه خودآگاه: تأثیراتی که ذهن از اعمال ما، در زندگی گذشته، در خود، گردآوری نموده ذهن نیمه خودآگاه نامیده می شود که گاه به گاه، به دلائلی، از جمله در اثر یک محرک خارجی یا بدون آن، وارد ذهن خودآگاه، می گردد. به طور نمونه، امکان دارد در طول روز، افکاری نامربوط و اتفاقی راجع به حادثه ای مبهم مربوط به دوران کودکی فرد، وارد ذهن خودآگاهش، شود. این تأثیرات انباشته در ذهن نیمه خودآگاه، سرنوشت ما را در طول زندگی، کامل می کند. ج- ذهن ناخودآگاه: شامل تمامی تأثیرات انباشته شده از اعمالمان، در ذهن، می شود که ما کاملا از آنها، بی خبریم و هیچ گاه، وارد ذهن خودآگاهمان، نمی شود. جسم فیزیکی ما از طریق مغز، با جسم ذهنی، در ارتباط است.

4- جسم هوشی یا منطق: تصمیم گیریها و استدلالات منطقی بر عهده این جسم، می باشد که از طریق مغز، با جسم فیزیکی ما، رابطه برقرار می کند.

5- منیت اتری: اثر نهائی جهالت ماست که احساس جدا بودن فرد از خدا را شامل می شود.

6- روح: به اصول الهی درون ما که ذات حقیقی ماست، اطلاق می گردد. روح جزء اصلی جسم اتری ماست که قسمتی از وجود خداوند متعال می باشد و ویژگیهائی از حقیقت مطلق، آگاهی مطلق و برکت را داراست. روح توسط حوادث زندگی، متأثر نگشته و نقش ناظر را ایفاء می کند. همچنین، این جزء - بر خلاف سایر اجزاء انسان -  از اجزاء پایه هستی؛ « ساتوا »، « راجا » و « تاما »، تشکیل نیافته است. ( جهت آگاهی از اجزاء پایه هستی؛ « ساتوا »، « راجا » و « تاما »، به مقاله « اثرات مخرب استفاده از رنگ سیاه، بر رشد معنوی افراد »، مراجعه شود. )

در هنگام مرگ، جسم اتری ما که شامل جسم ذهنی، جسم هوشی یا منطق، منیت اتری و روح است، جسم را ترک کرده و به جهانهای دیگر، منتقل می گردد. آن چه که پشت سر ما، باقی می ماند جسم فیزیکیمان است. انرژی حیاتی نیز، آزاد و به دنیا، بازمی گردد. در زمان مرگ، مجوز ورود ما به منطقه « بهشت »، داشتن پاکی 50 درصدی در هر یک از اجزاء وجودیمان، است. ( جهت آگاهی از مناطق مختلف جهان، به مقاله « تحقیقات روحی در رابطه با سن جهان و سرنوشت نهائی آن »، مراجعه فرمائید. ) 

چگونه به حقیقت مطلق، خدمت برسانیم؟

 

زمانی که شخص با انجام تمرینات روحی، به اهمیت آن پی برد و خداوند وی را با یک سری تجربیات روحی؛ جهت افزایش ایمان فرد، مورد لطف قرار داد، اکنون، آماده است تا به حقیقت مطلق، خدمت رسانی کند که به آن، « ساتسوا » گفته می شود. بهترین شیوه ای که شخص می تواند به حقیقت مطلق، خدمت رساند گسترش دانش روحیست که به چند شیوه، امکانپذیر است؛ به طور مثال، انتقال آموخته ها و تجربیات شخصی به شکل سخنرانی یا نوشتن مقالات روحی برای روزنامه ها، وبسایتها و ... . این گونه افراد هیچ پولی بابت کارهایشان، دریافت نمی کنند؛ اما از احساس برکتی درونی، سرشار می گردند که با هیچ پول یا موفقیت دنیوی دیگری، به دست نمی آید. هر آن چه را که فرد به بهترین نحو، داراست باید به پروردگارش، تقدیم دارد؛ اما این کار مستلزم خضوع و تواضع و نداشتن منیت است. منابعی که افراد قادرند توسط آنها، به حقیقت مطلق، به خدمت رسانی، بپردازند در چهار دسته، طبقه بندی می شوند: 1- جسم: برای نمونه، شخص به پاکسازی محل برگزاری سخنرانی درباره دانش روحی یا چسباندن پوسترهای تبلیغاتی آن روی دیوار یا رساندن افراد شرکت کننده در این مراسم، بپردازد. 2- ثروت و ارتباطات دنیوی: به طور مثال، فرد هزینه برگزاری مراسم را پرداخت کرده یا ترتیب برگزاری آن را در مؤسسه ای که با آن، در ارتباط است، بدهد. 3- ذهن و هوش: در این حالت، شخص از هوش فردی، جهت مطالعه علوم روحی، بهره برده و سپس، آن را تجربه و در اختیار دیگران، قرار می دهد یا از توانائی نوشتاری خود، جهت نوشتن مقالات روحی، استفاده کرده یا به یادداشت کردن تجربیات روحی مختلف، می پردازد. 4- حس ششم: به طور نمونه، فرد از حس ششمی که داراست یا توسط تمرینات روحی، به دست آورده، برای تسهیل بخشیدن به رشد روحی دیگران، استفاده می کند.

درست است که خدمت رسانی به حقیقت مطلق، باعث رشد روحی افراد می شود؛ اما باید به خاطر داشت که نباید آنها را جهت کسب ثواب یا از بین بردن گناهان، انجام داد؛ بلکه باید از آنها، در راه ایجاد صفات الهی در خویش، استفاده نمود؛ به نحوی که خود را واسطی ببینیم که خداوند از طریق او، قصد رساندن رحمت، دانش و ... را به دیگران، دارد. اهمیت خدمت رسانی به حقیقت مطلق نسبت به دیگر اشکال تمرین روحی، بیشتر است؛ طوری که میزان سودمندی آن 100 درصد می باشد؛ ولی این میزان در مورد شرکت در جلسه پرورش روحی و ذکر گفتن، به ترتیب، 30 و 5 درصد است.

برخی از منافع حاصل از خدمت رسانی به حقیقت مطلق، عبارتند از: به دست آوردن آگاهی الهی، کسب ویژگیها و صفات الهی، توجه کردن به خواسته های دیگران، یادگیری چگونگی برطرف کردن موانع رشد، کاهش منیت، ایجاد حالت اتحاد با کل هستی، آموختن از اشتباهات دیگران، سرعت بخشیدن به رشد روحی افراد و ... . 

فوائد قربانی کردن

 

قربانی کردن عملیست که به موجب آن، فضائی خالی درون ما، ایجاد و راه برای دریافت موهبتهای الهی، هموار می گردد. تنها وقتی خاک موجود در دستان را رها کنید، خداوند آنها را با الماسهائی که برای شما، ذخیره ساخته، پر می کند. قربانی کردن را می توان با جسم، ذهن یا ثروت، انجام داد. نمونه ای از قربانی کردن ذهن زمانیست که فرد میان تماشای فیلم مورد علاقه خود و شرکت کردن در یک جلسه پرورش روحی، دومی را برمی گزیند. به این ترتیب، ما آن چه را که ذهن از آن، لذت می برد برای خداوند، قربانی کرده ایم. ذکر گفتن مداوم نیز، نوعی قربانی ساختن ذهن است. یک مثال برای قربانی کردن جسم، وقتیست که شخص یک ساعت کمتر می خوابد تا بتواند کاری الهی را؛ مثلا کامل کردن مقاله ای در مورد علوم روحی برای یک وبسایت یا انجام سایر خدمت رسانیهای الهی، انجام دهد. همچنین، خود را از نعمت یا یک سبک زندگی خاص، محروم کردن جهت کسب محبت پروردگار، شکلی از قربانی کردن است که جسم، ذهن یا ثروت را در برمی گیرد. 

چگونه با تمرینات روحی، به رشد روحی، دست یابیم؟

 

رشد روحی به افزایش شناخت و تجربه روح یا اصول الهی درون ما، اطلاق می گردد. رشد روحی در نتیجه تمرین روحی، به دست می آید. دوره زمانی میان سالهای 1999 تا 2023 میلادی، دوره ای تاریک و روشن میان دو دوره تاریکتر « کالیوگ کوچک » و « ساتیایوگ کوچک »، می باشد. ( جهت آشنائی با دوره های مختلف حیات، به مقاله « تحقیقات روحی در رابطه با سن جهان و سرنوشت نهائی آن »، مراجعه شود. ) در طول این دوره 23 ساله تاریک و روشن، انجام هر گونه تمرین روحی بر اساس اصول اساسی تمرینات روحی، به طرزی شگرف، برایمان، سودمند خواهد بود. این بدان دلیل است که خداوند کسانی را که حتی در بدترین شرایط، به رشد روحی خود، اهمیت می دهند مورد محبت خویش، قرار خواهد داد. در واقع، هر سال تمرین روحی در این دوره 23 ساله، معادل 50 سال تمرین در زمانهای عادیست. به بیانی دیگر، ما قادریم منافع حاصل از 20 بار تولد و مرگ یا 1000 سال زندگی را در یک طول عمر، به دست آوریم.

برای رشد روحی، انجام تمرینات روحی مناسب با سطح روحی افراد به صورت مستمر و منظم، ضروریست. به طور کلی، دو نوع تمرین روحی وجود دارد: 1- تمرین روحی فردی: به تمریناتی، اطلاق می گردد که جهت افزایش رشد روحی شخص، انجام داده می شوند؛ به طور نمونه، ذکر گفتن یا مطالعه متون مرتبط با علوم روحی، از آن جمله اند. در این حالت، تنها خود شخص از منافع حاصل از تمرینات، بهره مند می شود. 2- تمرین روحی گروهی: تمریناتی هستند که برای رشد روحی سایرین، صورت می پذیرند؛ از جمله اینکه سالک زمان و تلاش خویش را صرف برگزاری مراسم سخنرانی جهت گسترش علوم روحی، نماید. در عصر فعلی، تمرین روحی گروهی دارای اهمیت 70 درصد و تمرین روحی فردی از اهمیت 30 درصد، برخوردار است. بنابراین، رشد روحی فردی مستلزم انگیختن مردم تا حد امکان، به پرورش روحی می باشد. به این عمل، « خدمت به حقیقت مطلق » اطلاق می گردد؛ اما کمک به دیگران در پرورش روحی، خود نیازمند توجه به بالا بردن سطح روحی فردیست. در حقیقت، اهمیت این دو موضوع را می توان با توصیف چراغی روغن سوز، روشن کرد. روغن چراغ تمرین روحی فردی و نور آن تمرین روحی گروهیست. به هر میزان روغن چراغ کمتر باشد، به همان اندازه نیز، از روشنی نور آن، کاسته می گردد. پس، تمرین روحی فردی؛ به عنوان سوخت چراغ، جهت روشن نگاه داشتن نور آن که استمرار و پایداری در تمرین روحی گروهیست ، نیازمند تقویت است. تنها تفاوتی که میان چراغ روغن سوز و این مورد، وجود دارد این است که شعله چراغ مدام از روغن موجود در چراغ، کاسته؛ اما تمرین روحی گروهی نه تنها تمرین روحی فردی را نمی فرساید؛ بلکه برعکس، بر قدرت آن، می افزاید. در ذیل، به تمرینات روحی متناسب با این دوره، اشاره شده است. ( جهت مطالعه هر یک از تمرینات، روی واژه مربوطه، کلیک نمائید. لینکها به تدریج، کامل می گردند. ):

- خدمت رسانی به حقیقت مطلق ( مطالعه و تجربه علوم روحی و گسترش آن - انجام اعمال نیک بدون چشمداشت دنیوی و اخروی و صرفا جهت رشد صفات الهی در خویش ).

- قربانی کردن.

- همراهی و همنشینی با حقیقت مطلق ( همنشینی با سالکان و استادان دانش روحی و تبادل افکار و تجربیات و یاری رساندن به هم، جهت رفع شبهات و اشکالات ).

- ذکر نام خداوند.

- دعا کردن و احساس روحی و سپاسگزاری نسبت به خداوند داشتن.

- از بین بردن عیوب شخصیتی ( خواندن کتابهای روحی و مقدس و نوشتن و اعتراف به گناهان و سعی در برطرف کردن آنها ).

- کاهش منیت.

- پرورش عشق روحانی.

- محبت و خدمت رسانی به استاد و گورو در انجام مأموریتهایش.

- پاکسازی روح، جسم و محیط ( انجام تمرینات یوگا و مدیتیشن - روشن کردن عود - استفاده از آب مقدس - قرار دادن اشیاء یا قرار گرفتن شخص در فضائی خالی - قرار دادن پاها در آب دارای نمک ).