زمین سبز

راه حلّهائی برای آلودگی پلاستیک

زمین سبز

راه حلّهائی برای آلودگی پلاستیک

تأثیر تغییرات آب و هوائی بر نابودی تمدنهای بشری

 

تغییرات آب و هوائی در گذشته، باعث از بین رفتن تمدنهای بسیاری شده اند. وقتی آب و هوا مطلوب نیست، غذای کمتری از زمین می روید. همین مسئله باعث شیوع قحطی می شود که روی سلامت انسانها تأثیر منفی گذاشته و آنها را ضعیف می کند. همچنین این تغییرات باعث شیوع طاعون، هجوم ملخها و نازل شدن دیگر بلاها بر انسانهائی که بر اثر قحطی ضعیف شده اند می شود. به علاوه، کمبود مواد غذائی باعث ناآرامیهای اجتماعی، جنگ و مهاجرت نیز می شود. به این ترتیب، نگهداری روند رشد جمعیت و زندگی غیرممکن می شود که به کاهش جمعیت و فروپاشی یک تمدن می انجامد. شیوه های زندگی صنعتی مدرن نیز تأثیرات بسیار عمیقی بر تغییرات آب و هوائی دارند؛ به عبارتی دیگر، ما ماشه تغییرات بزرگی را برای میلیونها سال آینده کشیده ایم. با اینکه تولید غذا در هوای سرد کاهش می یابد و نیاز به بالا رفتن دما دارد؛ اما اگر این رشد دما بیش از 3 درجه باشد، آن وقت تولید کاهش می یابد. اگر رشد دما به همین صورت فعلی ادامه یابد، تا سال 2060 میلادی، متوسط دمای جهانی 4 درجه سانتیگراد افزایش پیدا خواهد کرد که سبب کاهش تولید غذا و افزایش قیمت جهانی آن خواهد شد. در حال حاضر، می بینیم که چگونه در برخی از مناطق دنیا تولید مواد غذائی تحت تأثیر درجه حرارت بالا قرار گرفته است؛ به طور مثال، شوک گرمائی سال 2010 میلادی در روسیه که بر تولید غذا تأثیر گذاشت و قیمت جهانی آن را بالا برد و همچنین خشکسالی سال جاری آمریکا که همین تأثیر را داشته و می تواند باعث افزایش قیمت جهانی غذا شود. این اتفاقات می توانند برای کل جهان تکرار شوند. رشد پیچیده جوامع مدرن ممکن است ما را بیش از پیش آماده فروپاشی بر اثر چنین وقایعی کند. البته تفاوتی بین ما و گذشتگان وجود دارد و آن اینکه ما می توانیم روند تغییرات را دنبال کرده و بفهمیم چه چیزی در راه رسیدن است و به موقع بجنبیم؛ البته اگر خود را به غفلت نزنیم.

منبع: دو هفته نامه « دانستنیها » 

ویژگیهای خاص مهندسی اهرام مصر

 

ساخت اهرام مصر کار بسیار خاصی بوده و مهندسی ویژه ای در آنها به کار رفته است. از جمله ویژگیهای خاص این سازه ها عبارتند از: 1- 4700 سال پیش؛ یعنی زمانی که انسانها هنوز در حال قدم زدن در جنگلها و ساختن لباس از پوست حیوانات بودند، مصریان باستان منطقه بزرگی از زمین را به صورت مسطح درآوردند و سپس به اندازه 60 میلیون متر مربع تخته سنگ حفاری و تمام منطقه را با آنها سنگفرش کردند؛ تخته سنگهائی که هر کدامشان به اندازه یک اتومبیل وزن داشتند. 2- آنها 130 قطعه سنگ را در مسیری به اندازه بیش از 800 کیلومتر در طول رود نیل جا به جا کردند؛ در حالی که وزن هر کدام از آنها بین 12 تا 70 تن بود. سپس آنها را تا ارتفاع 64 متری؛ چیزی معادل یک ساختمان 42 طبقه، بالا بردند تا ساختمان هرم را بسازند. این کار برای تکنولوژی جدید هنوز هم چالشی بزرگ محسوب می شود. 3- مصریان باستان داخل هرم بزرگ 3 اتاق با دقتی بسیار بالا ساختند و تونلی به طول 100 متر و عرض حدود 1 متر داخل سنگها ایجاد کردند که مسیری مستقیم است که به اتاق پائینی هرم می رسد. کار در چنین جائی بسیار مشکل است و ساخت آن نیاز به ابزار و وسائلی خاص دارد. 4- آنها بیش از 2 میلیون قطعه سنگ را که شکلها و اندازه های متفاوتی داشتند با دقت بسیار بالائی برش دادند و طوری آنها را روی هم قرار دادند که سطوح اتاقها کاملا افقی و عمودی هستند. دقت آنها بسیار بالا و چیزی حدود 5/0 میلیمتر بوده است. ساخت دقیق سازه ها هنگامی که اندازه سنگها متفاوت است، بسیار مشکلتر از زمانی است که سنگها به یک اندازه باشند. دقت ساخت این سازه به قدری زیاد است که حتی مهندسان امروزی هم در حسرت آن هستند. 5- هرم بزرگ دقیقا رو به 4 جهت اصلی ساخته شده است و میزان انحراف آن فقط 05/0 درجه است. در حالی که تا قرن 17 میلادی؛ یعنی هزاران سال بعد از آن، نمی توانستیم چنین دقتی داشته باشیم. 6- هرم بزرگ در واقع 8 ضلع دارد. ساخت هرم 8 ضلعی بسیار پیچیده تر است از ساخت هرم 4 ضلعی. تمام این ظرافتها با دقت سانتیمتری ساختن کاری بسیار دشوار است؛ به طوری که اگر ما با تکنولوژیهای امروزی بخواهیم آن را بسازیم، با مشکلاتی جدی رو به رو خواهیم شد. عکسی از هرم بزرگ وجود دارد که در دو نقطه تعادلی سال، توسط نیروی هوائی گرفته شده است. در این تصویر ضلع جنوبی هرم به صورت 2 بخش مجزا در سایه و نور مشاهده می شود که این وضعیت فقط 2 بار در سال و آن هم به مدت چند ثانیه اتفاق می افتد. در زمانهای دیگر سال، این ظرافت به کار رفته در هرم بزرگ قابل مشاهده نیست. یک فرورفتگی صاف در هر 4 طرف هرم به صورت متقارن باعث چنین حالتی می شود. 7- سازندگان اهرام بسیار سریع کار می کردند. مصرشناسان معتقدند کار ساخت هرم بزرگ حدود 20 سال طول کشیده است. در حالی که 2 میلیون قطعه سنگ در ساخت آن به کار رفته است، اگر کارگران 365 روز سال را در شیفتهای 12 ساعته کار کرده باشند، برای حفاری سنگها در معدن، حمل آنها به محل، برش و قرار دادنشان در محل فقط 5/2 دقیقه زمان صرف شده است. این در حالی است که در دهه 1960 میلادی، وقتی می خواستند مجسمه های معبد « ابوسمبل » را جا به جا کنند تا از خطر سیل در امان بمانند و برای این کار مجبور شدند 2200 قطعه سنگ را حفاری و جا به جا کنند، 5 سال طول کشید. همچنین پر کردن معدنی روباز با خاک رس در اسون فرانسه که از لحاظ مساحت تقریبا با هرم بزرگ برابر است 12سال زمان برد. تمام کاری که باید انجام می شد فقط پر کردن بود و چیزی ساخته نمی شد. 8- از آنجائی که مصریان باستان در آن زمان از چرخ، آهن و فولاد استفاده نمی کرده اند، نتیجه می گیریم برای ساخت این سازه ها فقط از اسکنه های مسی، جوهر سیب و طنابهای کنفی استفاده شده است. 9- به جز هرم بزرگ سازه های دیگری هم در مصر وجود دارند که در ساختمان آنها از سنگهای نامنظم و غیرهمشکل استفاده شده است. نگاه داشتن چنین سنگهای عظیم الجثه و نامنظمی روی هم - آن هم بدون سیمان - طوری که یک تیغ را هم نتوان بین آنها فرو برد نفس هر متخصصی را بند می آورد. در بسیاری از قسمتهای این سازه ها می بینیم که این سنگهای نامنظم به صورت قرینه کار شده اند. پس احتمال اینکه این سنگها به صورت تصادفی تراشیده شده باشند کمرنگ می شود و باید دلیلی برای این نوع برشها وجود داشته باشد. اگر بخواهیم سازه ای مقاوم داشته باشیم، باید اجزاء سازنده آن غیرهمگن باشند و به عبارتی دیگر، در اندازه های مختلف. بدین ترتیب، با اعمال تنش به دیوار؛ مثل زمان زلزله، سازه استحکام خود را حفظ خواهد کرد. پس مصریان باستان بیش از 4000 سال پیش می دانستند چگونه سازه های ضدزلزله بسازند.

منبع: دو هفته نامه « دانستنیها » 

غارنگاره های جنجالی و زیر سؤال رفتن دانش ما از هنر عصر یخبندان

 

باستانشناسان و متخصصان تاریخ هنر با آزمایش کربن 14 روی زغال استفاده شده در شکلها و نقاشیهای داخل غارهای « شووه » فرانسه سن واقعی آنها را چیزی حدود 30000 سال تخمین زدند. این عدد تقریبا 2 برابر آن چیزی است که قبلا حدس زده می شد. پیشتر تصور می شد منشاء این نقاشیها به دوران پارینه سنگی برمی گردد؛ ولی نتیجه این آزمایشات باعث شد بفهمیم آن چیزی که تاکنون درباره هنر عصر یخبندان می دانستیم نادرست بوده است.

منبع: دو هفته نامه « دانستنیها » 

سنت مومیائی کردن هزاران سال قبل از مصریها رواج داشته است!

 

برخلاف باور اغلب مردم که مصریان را مبدع سنت مومیائی کردن در 4000 سال پیش می دانند، این مردمان چینچورو در آمریکای جنوبی بودند که بین 7000 تا 8000 سال پیش، مومیائی کردن مردگان خود را آغاز کردند. قدیمیترین مومیائی یافت شده مربوط به انسانی است که هزاران سال پیش، در صحرائی که در حال حاضر، شمال شیلی و جنوب پرو را پوشانده زندگی می کرده است. علت احتمالی آغاز این سنت شرایط محیط زندگی آنها بوده است. خشکی بیش از حد این منطقه باعث می شد اجساد به شکل طبیعی و به خوبی حفظ شوند. احتمالا در آن زمان، آزمونهای متعددی روی این مردگان که تغییرات چشمگیری نداشته اند انجام شده و به این ترتیب، راههای مومیائی کردن اجساد برای آنها آشکار شده است.

منبع: دو هفته نامه « دانستنیها » 

آیا ققنوس وجود دارد؟

 

ققنوس پرنده ای آتشزاد و افسانه ایست با گریه ای دلربا که 1000 سال زندگی می کند؛ اما همیشه تک است و جفتی به زندگی خود نمی بیند. وقتی هنگام مرگش فرامی رسد، لانه ای می سازد و آوای مرگ سر می دهد. با این کار، آتش به لانه اش می افتد و ققنوس در آتش می سوزد و خاکستر می شود. آن گاه از دل این خاکستر ققنوس دوباره زاده می شود؛ اما آیا حقیقتا در طبیعت پرنده ای یافت می شود که رفتار عجیبش نسبت به آتش توجه اقوام قدیم را به خود جلب کرده باشد؟ می دانیم که اغلب جانوران از آتش احتراز می کنند؛ اما به جز انسان، جانوران دیگری هم هستند که به خاطر هوش زیادشان، به ماهیت آتش پی برده اند و از آتش سوزیهائی که در محیطشان رخ می دهد به نفع خود استفاده می کنند. یکی از این جانوران پرنده ای است به نام « لک لک ماره بو » که خویشاوند آفریقائی همین لک لکهای خودمان است؛ با این تفاوت که ظاهری زمخت تر، منقاری بزرگتر، سری کچل و زشت و اخلاقی لاشخوری دارد. در علفهای وسیع آفریقا آتش سوزی اتفاقی شایع است که هر ساله در موسم خشکی، رخ می دهد و باعث مرگ جانوران کوچک و بی دفاعی می شود که توسط آتش محاصره می شوند. همه جانوران بزرگتر به سرعت از جبهه آتش دور می شوند تا خطری تهدیدشان نکند؛ اما همین لک لکهای ماره بو بدون اینکه از آتش بترسند، مشتاقانه در نزدیکی شعله ها جمع می شوند و با خوشحالی مشغول خوردن جانوران کباب شده می شوند. مصریان باستان وقتی می دیدند این لک لکها چگونه مشتاق آتش هستند و با وجود گرفتار شدن ناگهانی برخی از آنها در آتش، باز هم به سمت آن می روند، اندیشه ای به جز آن چه که در اسطوره ها است به ذهنشان نرسید. البته احتمال دارد پرندگان دیگری هم با رفتاری مشابه در خاورمیانه و اروپا زندگی می کرده اند که منشاء این اسطوره ها شده اند؛ از جمله کلاغ که علاقه زیادی به آتش دارد و گاهی با جا به جا کردن شاخه های آتش گرفته کوچک یا سیگارهای نیمه سوخته، باعث آتش سوزیهای فراوانی می شود. البته کلاغ از دود آتش برای دور کردن حشرات مزاحم از لانه اش هم استفاده می کند.

منبع: دو هفته نامه « دانستنیها »