زمین سبز

راه حلّهائی برای آلودگی پلاستیک

زمین سبز

راه حلّهائی برای آلودگی پلاستیک

قفس

 

وقتی پرنده ای در قفس هست،

میله های افقی افکار انسان را

به هم می زنند.

آن وقت،

شعر گفتن آسان نیست.

« دانیال رحمانیان » 

چوپان

 

رو به آسمان،

دراز کشیده است.

همه چیز تکراریست؛

آسمان،

دشت،

نوای نی.

به گوسفندهای بی چرا فکر می کند،

به تاریکی،

به چشم گرگها،

ستاره هائی که افقی می آیند.

« حمیدرضا اقبالدوست » 

آغوش

 

از من نرنج،

اگر روی صندلیهای خط واحد،

شعر می نویسم.

بر من خرده مگیر،

اگر ایستگاهها را

عوضی پیاده می شوم.

سراغم را از کبوترها نگیر؛

اگر چه روزی،

برایشان دانه پاشیده باشم.

وقت کردی،

برایم پیامکی بفرست

و فکر کن به پرنده ای

که روزی می خواست

آغوشش آشیانه ات باشد.

« کمال شفیعی » 

جهنم جای خالیش کجاست؟

 

پر شد ایستگاه،

از مسافرانی که بارشان بی مقصد مانده.

جهنم جای خالیش کجاست؟

« زهره قربانی » 

شک

 

شک کرد

پرنده به بالش،

آسمان به وسعتش

و قفس به شکهای آسمان و پرنده.

« زهره قربانی »