زمین سبز

راه حلّهائی برای آلودگی پلاستیک

زمین سبز

راه حلّهائی برای آلودگی پلاستیک

اثرات استفاده از پارچه های پنبه ای، در بالا بردن سطح روحی افراد

 

نخ پنبه که از گیاه پنبه، به دست می آید جزء الیاف کاملا طبیعی، به شمار آمده و به شکلی گسترده، در لباسهائی چون پیراهن، بلوز، لباسهای زیر و نیز، ملحفه ها، کاربرد دارد. قبل از بحث راجع به تأثیر پارچه های پنبه ای و جامه های دوخته شده از آن، بر پاکسازی روحی انسانها، بهتر است بدانید نوع پارچه به کار رفته در لباس، می تواند در پاکی روحی لباس و در نتیجه، در پاکی روحی شخص استفاده کننده از آن، نقش مؤثری داشته باشد.

از آنجائی که پنبه ماده ای طبیعیست، طبیعتا، سطح بالائی از پاکی روحی را دارا می باشد. پارچه های به دست آمده از الیاف طبیعی - همچون پنبه و ابریشم - الوهیت موجود در جهان را جذب کرده و نسبت به پارچه های تهیه شده از الیاف مصنوعی، دارای توانائی بیشتری در جذب و نگهداری ارتعاشات « ساتویک »، هستند. ( جهت آگاهی از اجزاء پایه هستی؛ « ساتوا »، « راجا » و « تاما »، به مقاله « اثرات مخرب استفاده از رنگ سیاه، بر رشد معنوی افراد »، مراجعه فرمائید. ) در نتیجه، لباسهای ساخته شده از این نوع پارچه ها، قدرت بالاتری در حفاظت اشخاص، در مقابل انرژیهای منفی، دارند. به علاوه، تماس با چنین موادی، برای سلامت پوست، مفید است؛ چرا که به سرعت، عرق روی پوست را جذب نموده و بنابراین، از چسبنده شدن آن، جلوگیری می کنند. این مسئله پوست را سالم و درخشان نگاه می دارد.

نحوه عملکرد پارچه های پنبه ای در حفاظت فرد، در برابر انرژیهای منفی، بدین شکل، می باشد: به دلیل پاکی روحی موجود در این گونه پارچه ها، شعور الهی ای که به شکل ماده، درآمده از محیط اطراف، جذب و سپس، انرژی نجات دهنده ای در اطراف ذرات شعور الهی جذب شده، به وجود آمده و فعال می گردد. در ادامه، حلقه ای از شعور الهی مادی شده، در اطراف همان ذرات، شکل گرفته که شروع به تابش، می کنند. بدین ترتیب، ذرات تجسم یافته شعور الهی در پارچه، ایجاد شده و به حفاظت شخص، از آسیبهای ناشی از انرژیهای منفی، می پردازد. 

با آنکه این نوع پارچه دارای خواص « ساتویک »تری نسبت به جامه های دوخته شده از الیاف مصنوعی، است؛ اما موارد زیر موجب کاهش خلوص و پاکی روحی آن، خواهد شد: 1- نشسته یا خاکی بودن آن. 2- سیاه بودن پارچه. اثرات منفی رنگ سیاه به قدری است که قدیسها استفاده از لباسهائی به این رنگ را، در هنگام آشپزی یا سرو غذا، نهی کرده اند؛ چرا که ارتعاشات روحی وارد شده به غذا را تحت تأثیر منفی خود، قرار می دهند. اشخاصی که در اثر عدم تمرینات روحی، ارتکاب به گناهان و ...، سرشار از انرژیهای منفی، گشته اند نه تنها، متوجه انرژیهای نامناسب لباسهای مشکی رنگ، نمی شوند؛ بلکه از پوشیدن آنها، احساس زیبائی و شیکپوشی نیز، می کنند. 3- وجود طرحهای ترسناکی چون جمجمه، خون و ...، روی پارچه.

از سوئی دیگر، رعایت موارد زیر در بهره گیری و به دست آوردن حفاظت بیشتر، از لباسهای پنبه ای، کمک کننده هستند: 1- شستن و اطو زدن آنها. 2- خودرنگ بودن پارچه یا حداقل، داشتن رنگها و طرحهای ملایم؛ از جمله، سفید، آبی روشن و زرد. 3- استفاده از این لباسها، در طی مراسم مذهبی؛ چرا که الوهیت موجود در محیط، در این مکانها و زمانها، بیشتر از هر زمان دیگری، است. به علاوه، اینکه انرژیهای مثبت به دست آمده از محیط، مدت زمان بیشتری در این گونه لباسها، باقی می مانند.

هر انتخابی که ما را به سمت « ساتویک »تر شدن، سوق می دهد ما را در بهتر کردن شرایط روحی و نزدیکی بیشتر به خداوند، یاری می دهد. 

چگونه انسانها تبدیل به « قاتلان سریالی » یا « قاتلان گسترده »، می شوند؟

 

تفاوت میان « قاتلان گسترده » و « قاتلان سریالی » عبارت است از اینکه: « قاتلان گسترده » در مکان و زمانی مشخص، به کشتار تعداد زیادی از افراد دست می زنند که این مکانها معمولا، مدارس، دانشگاهها، رستورانها و ... را شامل می شوند؛ چرا که به اعتقاد ایشان، محل مناسبی برای یک کشتار عظیم، محسوب می گردند؛ اما « قاتلان سریالی » در هر بار، صرفا، به کشتن یک فرد، اکتفاء نموده و سپس، برای جلوگیری از شناسائی و دستگیر شدن توسط پلیس، برای مدتی طولانی، از قتل، پرهیز می کنند.

اینکه چه عواملی مسبب تبدیل شخص به « قاتل گسترده » یا « قاتل سریالی »، هستند را می توان در عوامل فیزیکی، روانی و روحی، جستجو نمود؛ ولی بر اساس تحقیقات علوم روحی، علت اصلی آن در قلمرو روحی افراد، قرار دارد. از میان عوامل روحی، « تسخیرشدگی توسط ارواح با سطح روحی متوسط و ساکن در منطقه دوم « جهنم » » به عنوان اولین عامل، نام برده شده است. همین امر نیز، موجب می شود پیش بینی زمان اقدام به قتل یک « قاتل گسترده » را بسیار دشوار و بدون هیچ نشانه قبلی ای، جلوه گر سازد؛ اما آیا این تسخیرشدگی توسط ارواح شیطانی، از نظر « قانون کارما »، بی گناه بودن و بی مسئولیتی قاتل را به همراه خواهد داشت؟

بر اساس « قانون کارما »، ما محکوم به تجربه شادی یا رنج ناشی از اعمال و افکار خود، هستیم. برای نمونه، فرد مرتکب اعمالی چون قتل، در این دنیا یا دنیای بعدی، مجبور به رنج بردن در سطح روحی، خواهد بود. ممکن است این سؤال پرسیده شود که: « اگر فرد تحت تأثیر تسخیرشدگی توسط این ارواح، به این اعمال، دست بزند، آیا هنوز، مسئول و گناهکار شناخته می شود؟ » جواب مثبت است؛ چرا که توانائی ورود این ارواح به شعور فرد و به تسخیر درآوردن وی، در اثر استعداد موجود در خود شخص، انجام می پذیرد؛ استعدادی که نتیجه اعمال نادرست گذشته، عیوب شخصیتی ای مانند ترس و خشم، کمبود تمرینات روحی و ...، می باشند. حتی « قاتلان سریالی » یا « قاتلان گسترده » ای که از نظر روانی، دچار صدمه و مشکل، هستند نیز، از آن رو که این بی نظمیهای روانی، در اثر اعمال ناصحیح گذشته، درونشان، شکل گرفته، در قبال جنایتهایشان، مسئول شناخته می شوند؛ حتی اگر ناآگاهانه، مرتکب آنها، شده باشند.

اما ذکر این نکته ضروریست که میزان دستیابی به استعداد انجام گناهان بعدی که ناشی از انجام یگ گناه، است بر اساس انجام آگاهانه یا ناآگاهانه - یعنی تحت تسخیرشدگی یا مشکلات روانی - متغیر می باشد. به طور مثال، اگر فردی به شکلی آگاهانه، مرتکب قتل شود، 100 درصد استعداد ارتکاب گناهان دیگر را پیدا نموده و در صورت عدم آگاهی یا تحت تأثیر عوامل فوق، میزان این استعداد تا سقف 60 درصد، خواهد بود.

تنها راه حل این دست مشکلات که دارای ریشه های روحی، هستند بهره گیری از ابزار روحی، می باشد. تمرین روحی مستمر و بر اساس قواعد شش گانه تمرینات روحی، نه تنها، راهی منحصر و مطمئن برای جلوگیری  از تسخیرشدگی توسط ارواح شیطانی و ارتکاب به قتلهای این چنینی، است؛ بلکه شما را از قربانی این گونه جنایات شدن نیز، محفاظت خواهد کرد.