زمین سبز

راه حلّهائی برای آلودگی پلاستیک

زمین سبز

راه حلّهائی برای آلودگی پلاستیک

زمانی که دموکراسی متولد شد!

 

نخستین منشور دموکراسی در 29 جولای 594 قبل از میلاد، توسط « سولون » خطیب و به درخواست مردم آتن آماده شد. در این منشور تأکید شده بود: « قانونی که قرار است بر مردم حکومت کند باید به تصویب خود یا نمایندگانشان رسیده باشد. » وی معتقد بود با به اجراء درآمدن این منشور داستان حکومت فئودالها و زورگویان برای همیشه به سر خواهد آمد و هر انسانی در خانه اش آزادی و امنیت خواهد داشت و در جامعه صاحب احترام خواهد بود.

منبع: دو هفته نامه « دانستنیها » 

پیش بینی اوضاع محیط زیست در یک شاهکار ادبی

 

« هرمان ملویل » از بنیانگذاران نویسندگی موضوعات مرتبط با دریا بود و بیشتر آثارش هم برگرفته از تجربیاتش از سفرهای دریائی هستند. مهمترین اثر او کتاب « موبی دیک » است که در آن به بیان غرور و خودخواهی یک ناخدا می پردازد که در نهایت همین غرور و خودخواهی گریبانش را گرفته و باعث نابودی او و نهنگ سفید می شود. این اثر را که بیش از 1 قرن پیش نوشته شده است باید پیش بینی ای از اوضاع محیط زیست کنونی دانست که انسان با نابودی آن نابودی خودش را رقم می زند.

منبع: دو هفته نامه « دانستنیها » 

« شوپنهاور » حالش از مردم به هم می خورد!

 

« شوپنهاور » در بخشی از امپراطوری پروس که امروز در لهستان است به دنیا آمد. او یکی از بزرگترین و عجیبترین فلاسفه تاریخ بود. او با هیچ کس رفت و آمد نمی کرد و همیشه در انزوا به سر می برد. « فردریش نیچه » درباره او می گوید: « مطلقا تنها بود و هیچ دوستی نداشت. » او اصلا از آدمها بدش می آمد و دلش نمی خواست کسی راببیند. به همین خاطر هم با ازدواج کردن کاملا مخالف بود و در کل با هر کاری که انسانها را به هم نزدیک می کند. این تفکراتش ریشه در مسائلی داشتند که در کودکی برایش اتفاق افتاده بودند و تا بزرگیش هم ادامه داشتند؛ از جمله خودکشی پدرش، ازدواج مجدد مادرش که « شوپنهاور » هرگز راضی به آن نبود و قضیه دعوای او با مادرش و پرت کردن او از پله ها. همین تفکراتش باعث شد دوستیش با « هگل » و « گوته » زیاد دوام نیاورد و وقتی هم که به تدریس روی آورد، نتوانست وقتش را با شاگردانش بگذراند. به همین خاطر هم به کارهای یک نفره روی آورد؛ به طور مثال وقتش را روی تألیف کتاب « جهان همچون اراده و تصور » گذاشت؛ ولی بعد از اینکه با کلی زحمت آن را منتشر کرد و دوباره پای آدمها به میان آمد، اثر او به هیچ وجه مورد توجه قرار نگرفت و دیگ صبرش به جوش آمد. او که حالش از اجتماع و مردم به هم می خورد با این وضع این حس در او تقویت شد؛ مخصوصا وقتی 16 سال بعد از اتمام کتاب، به او خبر دادند که نسخه خطی کتابش که در کتابخانه نگهداری می شد به اشتباه به جای کاغذ باطله فروخته شده است.

منبع: دو هفته نامه « دانستنیها » 

نیازی به نظرات شما نیست!

 

« چارلز آیوز » از آن دسته موسیقیدانانی بود که برای دلشان موسیقی می سازند. او اصلا برایش مهم نبود که بقیه موسیقیش را دوست دارند یا نه. حتی اگر یک نفر هم از قطعه اش تعریف نمی کرد، برای او موسیقی ای که ساخته بود شاهکار به حساب می آمد. تازه اگر کسی به او می گفت که از قطعه هایش لذت نمی برد، حرفهائی به او می زد که ثابت کند ایراد از اوست تا از گفته اش پشیمان شود؛ به طور مثال به خانمی که از موسیقیش ایراد گرفته بود گفت: « توقع هم نمی رود یک پیرزن مامانی این موسیقی را درک کند. »؛ در حالی که آن زن اصلا سن و سال زیادی هم نداشت. روزی هم به یکی از منتقدانش گفته بود: « گوش نازنازی! تو از این موسیقی چه می فهمی؟ ». پدرش هم دقیقا همین اخلاق را داشت. قطعه هائی می ساخت که سازهای معمولی جوابگوی اجرای آنها نبودند و او مجبور شد برای اجرای آنها ساز جدیدی بسازد که نام آن را « ربع پرده دار » گذاشت. کاری هم به نظر بقیه نداشت. او پسرش را مجبور می کرد آهنگهائی را که برای آن ساز می نوشت بلند بخواند؛ اما بعد از مدتی، از این کار دست برداشت؛ مگر گهگاهی که می خواست او را تنبیه کند. همین کارها بود که از « چارلز آیوز » هم یکی لنگه خودش ساخت.

منبع: دو هفته نامه « دانستنیها » 

نخستین مبادله استاد در دنیا از چه زمانی آغاز شد؟

دانشگاه « قسطنطنیه » که قوانینش الگوی بسیاری از دانشگاههای امروزی است در سال 425 میلادی افتتاح شد. « تئودوریس دوم »؛ امپراطور روم، برای یافتن بهترین استادها تمام دنیا؛ از جمله ایران و چین را زیر و رو کرد. او نخستین درخواستش را هم برای « بهرام گور » فرستاد. « بهرام » هم درخواست او را پذیرفت و به استادان ایرانی اجازه داد در این دانشگاه به پرورش دانشجو بپردازند. بدین ترتیب مبادله استادان در دنیا مرسوم شد.

منبع: دو هفته نامه « دانستنیها »