زمین سبز

راه حلّهائی برای آلودگی پلاستیک

زمین سبز

راه حلّهائی برای آلودگی پلاستیک

آسایش

 

پیرمرد ثروتمندی که تمام عمرش را به کار و جمع آوری ثروت مشغول بود و به خاطر اینکه به جز پول به هیچ چیز و هیچ کس دیگری فکر نمی کرد، همسر و فرزندانش ترکش کرده بودند در لحظات آخر عمرش رو به آسمان کرد و گفت: « خداوندا! حالا که دارم می میرم از تو سؤالی دارم. » به فرمان خداوند یکی از فرشتگان مقرب درگاه باریتعالی به زمین آمد و بر بستر پیرمرد ثروتمند بیمار حاضر شد و گفت: « پروردگار مرا فرستاده اند تا سؤالت را بشنوم و پاسخ آن را بدهم. » پیرمرد با خوشحالی گفت: « چرا انسانهائی مانند من که خیلی هم ثروتمند هستند هرگز طعم آسایش را نمی چشند؟ ». فرشته گفت: « علتش واضح است. خداوند آسایش و راحتی را در بهشت قرار داده است؛ در حالی که امثال تو در دنیا به دنبالش می گردید. » پیرمرد لبخند تلخی زد، آهی کشید و چشم از جهان فرو بست.

« شبنم مشایخ »