زمین سبز

راه حلّهائی برای آلودگی پلاستیک

زمین سبز

راه حلّهائی برای آلودگی پلاستیک

اگر بودی!

 

دخترک دستهایش را به هم گره کرد و در حالی که اضطراب در چشمانش موج می زد، رو به مرد فروشنده گفت: « اگر کمی ارزانتر بدهید، می خرم. » مرد اخمی کرد و پاسخ داد: « نمی شود دختر جان! قیمت مقطوع است. » دخترک به افقهای دور نگاه کرد و آهی کشید و گفت: « پدر جان! اگر بودی، به خاطر دویست تومانی که کم دارم، مجبور نبودم در این سرما بایستم و چانه بزنم. » مرد فروشنده دستی به موهای جوگندمیش کشید و گفت: « امروز روز تولد دختر من است. به همین خاطر به تو تخفیف می دهم تا بتوانی شمعدان مورد علاقه ات را بخری. »

« هانا کریمی »