زمین سبز

راه حلّهائی برای آلودگی پلاستیک

زمین سبز

راه حلّهائی برای آلودگی پلاستیک

عابر

 

قلب بی تابی دوباره عابر شبهای توست.

موج سرگردان چشمی عاشق دریای توست.

پشت رؤیائیترین افکار معصومانه اش،

انعکاسی از غروب خسته غمهای توست.

لحظه لحظه می شکافم قلب این آئینه را.

آن چه می بینم خطوط مبهم سیمای توست.

عکس خفته با من از فردا نمی گوید سخن.

چشمهای منتظر دلواپس فردای توست.

مثل هر شب می روم تا مرز تاریک جنون.

کاش می دیدی که این عابر همان شیدای توست!

« اسماعیل داورپناه » 

فصل زیبائی گل

 

فصل دلتنگیها،

اولش اسفند است،

آخرش سرسبزی اردیبهشت؛

فصل خوبی که در آن،

قاصدک شعری گفت،

شاپرک قصه نوشت،

فصل زیبائی گل،

فصل بی تابی خار،

فصل شفافیت سنگ درون برکه،

فصل تصمیم قناری

که در اوج غرور،

به کمی ارزن،

یک کاسه آب

و به یک پنجره از کل جهان،

راضی شد

و سرانجام،

پذیرفت خدا،

عده ای را نیز این گونه سرشت.

« دکتر شهریار جعفری منصور » 

تولد

 

تا صبح،

بر درختهای اتاقم برف بارید.

پشت میز صبحانه،

به آدمی که ساخته بودم

نانی که تو رویش مربا مالیده بودی

می دادم.

من امروز ده ساله می شوم و تو،

شمعهائی که قول داده بودی

نیاورده ای.

انگشتهایم را روشن می کنم.

ناخنهایم،

چکه چکه می شود.

نگاه تو می وزد.

تولدم مبارک می شود.

« سید مهدی جلیلی » 

گل سرخ

 

غمم را می دهد تسکین گل سرخ.

دلم را می کند تزئین گل سرخ.

به یاد روی تو می بویم امشب،

گل مریم، گل نسرین، گل سرخ.

« محمدرضا مهدیزاده » 

بهارا!

 

بهارا! زودتر تا جان بیاید،

بنفشه تا لب ایوان بیاید.

دلم از خشکسالیها ترک خورد.

بگو باران، بگو باران بیاید.

« محمدرضا مهدیزاده »