زمین سبز

راه حلّهائی برای آلودگی پلاستیک

زمین سبز

راه حلّهائی برای آلودگی پلاستیک

چگونه مهارت خواندن خود را افزایش دهیم؟

 

شاید مهمترین مهارتی که برای موفقیت در مطالعه - چه به زبان مادری و چه به زبان خارجی - بدان نیاز دارید مهارت خواندن باشد. شما مجبور خواهید بود متون درسی طولانی مختلفی را با سطح دشواری متفاوت، بخوانید؛ اما به خاطر داشته باشید خواندن با درک کامل مطلب؛ اما با سرعت پائین مؤثر نخواهد بود و بالعکس، خواندن با سرعت بالا؛ ولی با درک ناقص مطلب نیز بی فایده خواهد بود. اگر خواندن درستی نداشته باشید، در فهم برخی اطلاعات و مفاهیم شکست خواهید خورد و در صورتی که سرعتتان پائین باشد، مجبور خواهید بود زمان بسیاری را صرف مطالعاتتان کرده و در نتیجه، از کارهای دیگر غافل می مانید. پس باید توازنی رضایتبخش و کافی میان این دو، ایجاد کنید. از طرفی دیگر، هیچ گاه سرعتی به عنوان بهترین سرعت وجود ندارد. یک خواننده خوب سرعتش را با انتظاری که از نوع درک مطلب، دارد و همچنین، با نوع مطلب تنظیم می نماید. شما همیشه کتاب داستان یا ستون اجتماعی یک روزنامه محلی را سریعتر از کتاب درسیتان می خوانید. حتی در کتب درسی، مطالبی وجود دارند که می شود آنها را سریعتر از بقیه خواند. همواره سرعت خود را با دشواری مطلبی که می خوانید و نیز با میزان فهمی که از مطلب نیاز دارید تنظیم کنید.

سرعت پائین خواندن دلائل گوناگونی دارد؛ از جمله اینکه در یک نگاه، قادر به دیدن چه تعداد لغات می باشید. درست آن است که هنگام خواندن، به جای دیدن هر یک از لغات به تنهائی، چشمانتان را در وسط عبارت، متمرکز کرده و در یک نگاه، بتوانید سه یا چهار لغت را مشاهده کنید. به توانائی دیدن کلمات در دو سمت نقطه ای که چشمانتان در آن جا متمرکزند، « دید پیرامونی » گفته می شود. برای کسب توانائی خواندن از طریق عبارات، ابتداء باید بدانید از نظر دستوری، چه کلماتی با هم می آیند؛ به طور مثال، یادگیری عبارات حرف اضافه، عبارات همبسته و ... می تواند باعث شود در یک نگاه، متوجه شوید کدام لغات در یک دسته، قرار می گیرند. سپس، از طریق تمرین دادن چشمانتان، توانائی دیدن آنها را با یکدیگر پیدا خواهید کرد.

همچنین، سرعت پائین خواندن می تواند به دلیل دفعات بازگشت به عقب جهت دیدن کلماتی باشد که در بار اول، آنها را مشاهده نکرده اید. همانطور که مشغول تمرین برای افزایش دید پیرامونی خویش و همچنین، حرکت دادن سریع چشمانتان هستید، ممکن است بارها مجبور به بازگشت و دوباره خوانی کلمات یا عباراتی خاص شوید؛ اما دلسرد نشوید. یک ریتم رو به جلو و روان با تمرین کردن، به دست می آید. سرانجام، سرعتتان را طوری تنظیم خواهید کرد که چشمانتان به راحتی، به سمت جلو حرکت کرده و نیازی به بازگشت به عقب نیز پیدا نخواهید کرد.

دلیل نهائی سرعت پائین مطالعه بلند خواندن است. سرعت معمولی صحبت کردن به زبان انگلیسی، 180 تا 200 لغت در هر دقیقه است. اگر هنگام خواندن هم، بلند بخوانید، نمی توانید سریعتر از این باشید. خواندن 200 لغت در هر دقیقه، سرعت بسیار پائینی است.

همانطور که عنوان شد علاوه بر افزایش سرعت مطالعه، سعی در ارتقاء درک مطلب نیز مهم است. از مواردی که به ارتقاء سطح درک شما کمک می کند تشخیص الگوهای ساخت پاراگراف است. هر پاراگراف معمولا درباره موضوع خاصی می باشد که خود قسمتی از موضوع بزرگتری است. اگر چه یک پاراگراف ممکن است شامل چندین مفهوم باشد؛ اما یک مفهوم از همه، مهمتر است که به آن « مفهوم اصلی » گفته می شود. این مفهوم معمولا در « جمله موضوعی »، بیان می شود که مکان آن در پاراگراف، بسته به نوع الگوی ساخت پاراگرافی که نویسنده انتخاب می کند تعیین می گردد. انواع الگوی ساخت پاراگراف در ذیل آمده  است:

1- پاراگراف تجزیه و تحلیلی که در آن، موضوعی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. ممکن است جمله موضوعی در ابتداء پاراگراف، آمده و سپس، دلائل، روشها، اثرات، اهداف یا سایر مقولاتی که از مفهوم اصلی، حمایت می کنند در ادامه بیایند یا جمله موضوعی؛ به عنوان یک نتیجه گیری کلی، در آخر جمله، واقع شود. 2- پاراگراف توصیفی که در آن، به توصیف چیزی می پردازیم و می تواند توصیفی فیزیکی از شخص یا شیء یا فرایندی - مانند دستورالعمل پخت غذا و ... - باشد. 3- پاراگراف مقایسه ای که در آن، به مقایسه دو چیز یا شخص می پردازیم. در این گونه پاراگرافها، مفهوم اصلی معمولا در اولین جمله پاراگراف، آمده و در جملات بعدی، توسط مثالهائی گسترش می یابد. 4- پاراگرافی که برای توضیح بهتر و واضح چیزی، آن را به چیزی دیگر تشبیه می کنیم. امکان دارد هیچ جمله موضوعی ای وجود نداشته باشد؛ اما مفهوم اصلی به صورت ضمنی و با استفاده از تشبیه، بیان می شود. به طور مثال، اگر برای توضیح تفاوتی که میان دیدگاه « انیشتین » و « نیوتون » در رابطه با نیروی گرانشی زمین، وجود دارد، از به تصویر کشیدن پسری که در حال بازی با تیله های بازی است و دو ناظری که یکی در بالای یک برج ده طبقه، حضور دارد و پستی و بلندیهای زمین را نمی بیند و حرکت غیریکنواخت تیله ها روی زمین را که در نقاطی از آن، متوقف شده و حرکتشان منحرف می شود را ناشی از نیروی خاصی می داند و دیگری که روی زمین است و توانائی دیدن ناهمواریهای روی زمین را دارد و دلیل حرکت غیریکنواخت تیله ها را می داند، استفاده شود، پاراگراف مربوطه از این نوع می باشد. 5- پاراگرافی که به تعریف معنی چیزی می پردازد که به دلیل ماهیتی که تعریف دارد، ممکن است شامل مقایسه، تجزیه و تحلیل، توصیف و یا شاید تشبیه باشد.

علاوه بر شناخت الگوهای مختلف ساخت پاراگراف، جهت بالا بردن فهم خود از مطلب، می توانید به یادگیری و شناخت مرجعها که مهمترین آنها ضمیرها هستند و همچنین، حروف ربطی که اجزاء مختلف متن را به یکدیگر مرتبط کرده و انواع متفاوتی دارند، بپردازید. به این ترتیب، با مشاهده مرجعها، سریعتر و بهتر قادر به درک مفاهیمی که مرجعها جایگزین آنها شده اند، خواهید بود و با مشاهده کلمات ربط، توانائی حدس زدن اینکه باید منتظر چه ساختی بعد از کلمه مربوطه باشید را خواهید یافت. انواع کلمات ربط شامل موارد ذیل می باشند: 1- کلماتی که نشانه نتیجه گیری هستند؛ مثل بنابراین، در نتیجه و ... . 2- کلماتی که نشانه مطلبی متضاد مطلب قبلی می باشند؛ از جمله با این وجود، لیکن، با این حال و ... . 3- کلماتی که نشانه اضافه کردن مطلبی به مطلب قبلی هستند؛ مثل به علاوه، همچنین، و، نیز و ... . 4- کلماتی که نشانگر توالی زمانی اند؛ مانند سپس، سرانجام، بعد، اول از همه و ... .

موارد دیگری در متن، هستند که به بالا بردن درک شما از مطلب یاری می رسانند؛ از جمله پاورقیها، جدولها، انواع نمودارها، تصاویر و ... . شاید موارد فوق برای شما آشنا باشند؛ اما با شناخت بهترشان و یادگیری تفسیر و استفاده صحیح از آنها، درکتان از مطلب، ارتقاء یافته و جلوی تفسیر غلط و استفاده اشتباه از آنها را که به درک نادرست از مطلب، منتج خواهد شد خواهد گرفت.

به خاطر داشته باشید پیش از شروع مطالعه یک کتاب، تصویری کلی از کتاب پیش رو، به دست آورید. به این ترتیب، قادر خواهید بود ارتباط بهتری با آن، داشته باشید. اول از همه، به عنوان کتاب و نام نویسنده، نگاهی بیندازید. عنوان کتاب خلاصه ای است از محتوای کتاب. نام نویسنده و اینکه چه خصوصیات و افکاری دارد نیز می تواند به درک بهتر مفاهیمی که در کتاب آمده اند، کمک کند. سپس به سراغ فهرست، رفته و از جزئیات مطالب، آگاه شوید. با مطالعه مقدمه کتاب، با اهداف نویسنده، شیوه چیدمان مطالب کتاب و روش استفاده از آن، آشنا خواهید شد. سپس، نگاهی اجمالی به متن، داشته باشید و بعد، سراغ کتابنامه که شامل منابع و مأخذ کتاب می باشد و در انتهای کتاب یا در پایان هر فصل، می آید رفته تا در صورت نیاز، برای مطالعه بیشتر، به آنها مراجعه کنید. استفاده از واژه نامه که شامل اصطلاحات تخصصی ای است که در متن، آمده اند نیز به آشنائی اولیه با کتاب، کمک می رساند که در آخر هر فصل و یا در انتهای کتاب، آورده می شود. همچنین، مراجعه به ضمیمه کتاب که لیستی از تمامی اشخاص، مکانها، مفاهیم و موضوعات مهم ذکر شده در کتاب، است و بر اساس حروف الفبا، تنظیم و در آخر کتاب، قرار داده می شود کمک رسان است.