زمین سبز

راه حلّهائی برای آلودگی پلاستیک

زمین سبز

راه حلّهائی برای آلودگی پلاستیک

از به کار بردن اسامی مقدس؛ همچون « عشق »، « انسانیت » و ...، در مورد اعمال حیوانی، پرهیز نمائید!

 

همواره، در سرتاسر جهان، شاهد ایامی از سال، هستیم که به عشق ورزیدن و توجه کردن به اشخاص یا عقائدی خاص، اختصاص یافته اند. از جمله این روزها، می توان به « روز مادر »، « روز پدر »، « روز دختر »، « روز ولنتاین »، « روز محیط زیست »، « روز تولد « عیسی (ع) » »، « روز شهادت بزرگان دین » و ...، اشاره نمود. هر ساله، می بینیم وقت و هزینه بسیاری صرف برگزاری این ایام بخصوص، شده و افراد استرس و فشار بالائی را متحمل می گردند. در حقیقت، از روزی که قرار است صرف عشق ورزیدن به اشخاص، توجه به افکار و اندیشه های والای بشری و رعایت آنها، شود، چیزی باقی نمی ماند؛ به جز، استرس ناشی از تهیه و تدارک برای مراسم، خرید هدیه، انتخاب لباس مراسم یا خوشگذرانی و صرف غذائی که برای این ایام، آماده می شود.

این جا، این سؤال مطرح می گردد که هدف از تعیین این روزها، چیست؟ آیا نهادینه کردن مجموعه ای از عقائد و افکار ارزشمند، محرک آن بوده یا صرفا، هزینه، گردهمآئی، خوشگذرانی، پوشیدن لباسهای فاخر و به رخ کشیدن آنها، رقابت، چشم و همچشمی و ... انگیزه بخش بوده است؟ آن چه که از یک روز سال، به عنوان « روز بزرگداشت مقام بزرگان »، « روز ولنتاین » و ...، حاصل می شود مجموعه ایست از شروط و انتظارات، جهت راضی نمودن طرف مقابل یا افکار عمومی.

مسئله کلیدی در این موارد، « انتظارات » است؛ انتظاراتی که ما - به عنوان یک فرد یا جامعه - بر روی مفاهیم گرانقدری؛ چون عشق به افراد، عشق به محیط زیست، عشق به پاکیزگی و عدم انجام گناه، عشق به انسانیت و ...، گذاشته و به هدایاء، وعده های غذائی ناهار یا شام، توقع هزینه کردن افراد برای داشتن بهترین پوشش و آرایش، تعداد روابط جنسی ای که می توان با هم، داشت و ...، چشمداشت پیدا می کنیم. با کنار گذاشتن این انتظارات، نه یأسی از بی توجهی نسبت به این مفاهیم، به وجود خواهد آمد و نه نیازی به انتخاب روزی مخصوص؛ چرا که در این صورت، تمامی این ارزشها در زندگی هر روزه ما، جاری شده و از اعمال و واکنشهای ما، منفک نخواهند بود.

عشق حقیقی عشقی بدون قید و شرط بوده و عشق بدون قید و شرط نیز، چیزی نیست؛ به جز عشقی روحانی؛ عشقی که فراتر از حواس پنجگانه، ذهن، هوش - جائی که محل انتظارات ماست - می باشد. دلیل عدم درک اشخاص از این نوع عشق، تمرکز و توجه آنها به آن چیزیست که از طرق حواس پنجگانه، ذهن و هوش، دریافت می نمایند. اولین گام برای داشتن عشق غیرشرطی، تلاش در داشتن عشقی روحانیست و عشق روحانی صرفا، با انجام تمرینات روحی، قابل دستیابی می باشد؛ یعنی جائی که سفر ما در عوض داشتن جنبه خارجی، به درون، تغییر مسیر داده و به « عشق به خداوند » و سپس، « عشق به کائنات مورد آفرینش خداوند »، مبدل می گردد. در این حالت، محبتی که از جانب انسان، به سمت کائنات، روانه می شود اطاعتی خواهد بود از فرمان پروردگار؛ پروردگاری که از روی مهربانی و رحمتی که نسبت به افریدگانش، دارد، آنها را به یاری رساندن به یکدیگر، دعوت نموده است. البته جهت سنجش اعتبار عشق خویش، نظر داشتن به بیرون از خود نیز، ضروریست.

شاید امسال، بتوانیم به جای « نگران بودن راجع به عشق یک روزه »، « توجه به محیط زیست یک روزه »، « اهمیت به مفاهیم انسانی یک روزه » و ...، تلاش نموده و آنها را به صورتی غیرشرطی و روزانه، دنبال نمائیم. این بدان معنا، نیست که بشر بی نیاز بوده و همه اعمال و رفتارهایش را همچون پروردگار، از روی بی نیازی، انجام دهد؛ بلکه مقصود آن است که از گذاشتن نامهای مقدسی؛ چون « عشق »، « انسانیت »، « دیندار بودن » و ...، بر اعمالی که در نتیجه احساس احتیاج، مرتکب آنها می شویم، خودداری نموده و این مفاهیم والا را در جایگاه واقعیشان، دنبال کنیم.