زمین سبز

راه حلّهائی برای آلودگی پلاستیک

زمین سبز

راه حلّهائی برای آلودگی پلاستیک

علت تغییرات شدید آب و هوائی و بلایای طبیعی فزونی یافته کنونی چه بوده و روش مقابله با آنها، چگونه است؟

 

اخیرا، جهان شاهد بلایای طبیعی، تغییرات آب و هوائی و گرمایش جهانی بی سابقه ای بوده است. بر اساس تحقیقات علوم روحی صورت گرفته، دلیل اولیه بلایای طبیعی ای چون زلزله، سیل، فورانهای آتشفشانی و ...، فرایندی چرخه ایست که در طول زمان، در حال روی دادن، می باشد. بلایای طبیعی ای که تا بحال شاهد بوده ایم تنها، آغاز مرحله نابودی جهان بوده که در عرض 5 تا 10 سال آینده، بر شدت آنها، افزوده خواهد گشت. مرحله نابودی یک چرخه در نتیجه رفتارهای غلط و اشتباه نوع بشر، امکان وخیمتر شدن را پیدا می کند. این رفتارهای اشتباه نتیجه پائین بودن آگاهی روحی انسانها و در ادامه، ناتوانی در به دست آوردن حمایت الهی، در مقابل تأثیرات انرژیهای منفی، می باشد. انجام تمرینات روحی تنها را پاکسازی یک ذهن از نظر روحی، آلوده است.

آمارها نشان می دهند تمایلی رو به افزایش، به ویژه در دو دهه گذشته، به سمت بلایای طبیعی، به وجود آمده است. همچنین، بیشتر نهادهای علمی معتبر جهان مؤید مسئله گرمتر شدن دنیا هستند. بر اساس اعلام « ناسا » - در سال 2016 میلادی - در طول یک قرن گذشته، حدود سه چهارم یک درجه سلسیوس، به دمای کره زمین، اضافه گشته که بیشتر این گرمایش جهانی در چند دهه اخیر، اتفاق افتاده است. برخی از آکادمیهای علمی دنیا، نقش اصلی را در ایجاد گرمایش جهانی و افزایش بلایای طبیعی، در دهه های اخیر، به فعالیتهای بشری، اختصاص داده اند. دلیل آن این است که هر ساله، فعالیت انسانها سبب انتشار میلیاردها تن گازهای گلخانه ای در جو زمین، می گردد؛ اما در واقع، علت اصلی آنها چیست؟

طبق تحقیقات روحی - در بر گیرنده تمامی ابعاد فیزیکی، روانشناختی و روحی - موارد ذیل به عنوان دلائل اصلی این تغییرات، شناخته شده اند: تأثیرات نوع بشر بر طبیعت، در سطح روحی و تأثیر انرژیهای منفی: 25 درصد - تأثیر نوع بشر بر طبیعت، در سطح فیزیکی: 19 درصد - تأثیر گونه بشر بر طبیعت، در سطح روانشناختی: 19 درصد - تأثیر طبیعت بر گونه بشر: 7 درصد و تغییرات چرخه ای: 30 درصد.

تغییرات چرخه ای؛ به عنوان یکی از دلائل تغییرات جهانی

بسیاری از جغرافیدانان، شدت فزون یافته تمامی بلایای طبیعی و دمای زمین را چیزی به جز بخشی از چرخه های منظم سیاره مان، نمی دانند. بنا بر عقیده ایشان، تغییرات چرخه ای مشابهی در گذشته، ما را به سمت « عصر یخبندان »، پیش برد و سپس، از آن، خارج ساخت. از طریق تحقیقات علوم روحی، مشخص گردیده این تغییرات چرخه ای حدود 30 درصد دلائل به وجود آمدن بلایای طبیعی ای را که امروزه، شاهدشان هستیم، تشکیل داده و در حقیقت، دلیل مهم و اصلی آنها به شمار می آیند. این یک قانون طبیعت است که هر چه که به وجود می آید بقاء یافته و سرانجام، نابود می گردد که بر آن، « قانون خلقت، بقاء و اضمحلال » نام می نهند. به طور مثال، رشته کوههای « هیمالیا » به وجود آمده، بقاء داشته و در انتهاء، از بین خواهند رفت. تنها، خالق جهان؛ یعنی پروردگار، است که ابدی و بدون تغییر، باقی می ماند.

نابودی در اشکال متفاوتی، ظاهر می شود که « بلایای طبیعی » یکی از آنهاست. گونه بشر نیز، از طریق رفتارهائی که به جنگ و نابودی، خواهند انجامید، این فرایند نابودی چرخه ای را تسهیل خواهد کرد که حدود 70 درصد باقیمانده دلائل این تغییرات را تشکیل می دهد. در شکل زیر، مجموعه ای از دوره ها را می بینید که از « ساتایایوگ »، آغاز گشته و به « کالیوگ »، ختم می گردد: 

دوره زمانی جهان به 4 دوره، تقسیم می شود که عنصر مثبت « ساتوا » در اولین دوره، برجسته تر می نماید. ( جهت آشنائی با عناصر تشکیل دهنده هستی؛ « ساتوا »، « راجا » و « تاما »، به مقاله « اثرات مخرب استفاده از رنگ سیاه، بر رشد معنوی افراد »، مراجعه شود. ) در صورت بالاتر بودن عنصر « ساتوا » در محیط، تغییرات چرخه ای ملایم بوده؛ اما همان طور که زمان به جلوتر، حرکت می کند، شاهد کاهشی در مقدار این عنصر مثبت، خواهیم بود که نتیجه آن تغییرات چرخه ای شدیدتر می باشد. در دوره « کالیوگ » که میزان عنصر منفی « راجا » برجسته تر می شود، تغییرات چرخه ای در خلقت، بقاء و نابودی، شدت بیشتری می یابد و این نابودی عموما، توسط بلایای طبیعی، بیماری و جنگ، تحقق می پذیرد. ما اکنون، در ابتدائیترین مرحله نابودی یکی از مینی چرخه های « کالیوگ »، قرار گرفته ایم. هر یک از این مینی چرخه ها، 1000 روز به طول می انجامد. در صورت انجام اعمالی از سوی بشر که بر مقدار عنصر « راجا - تاما »ی  موجود، اضافه گردد، امکان وخیمتر شدن اوضاع در این مرحله، وجود دارد.

رابطه میان انسان و طبیعت؛ به عنوان یکی از دلائل تغییرات جهانی

تأثیر عملکرد بشر درسطوح مختلف، بر طبیعت، حدود 90  درصد، بوده؛ در حالیکه تأثیر طبیعت بر بشر، تنها، چیزی حدود 10 درصد، است. اعمالی که انسانها بر علیه طبیعت، مرتکب می شوند؛ از جمله، قطع درختان، انتشار مواد آلاینده از کارخانه ها، ریختن نفت به آبهای طبیعی و ...، را می توان به عنوان نمونه هائی از عملکرد بشر بر ضد طبیعت، در سطح فیزیکی، معرفی نمود؛ اما باید دانست تأثیراتی که بشر در سطح فیزیکی، بر طبیعت، اعمال می کند ریشه در مسائل روانشناختی آنها، دارد. همه ما انسانها از سه عنصر اصلی هستی؛ یعنی « ساتوا »، « راجا » و « تاما »، تشکیل شده ایم. تفاوت در میزان این عناصر، در ترکیب وجودی انسانها، طبیعت اساسی هر شخص را تعیین می کند. به این صورت که ویژگیهای شخصیتی ای چون تمیزی، پاکی، صداقت، آرامش، بخشندگی، فروتنی و ...، نشانه هائی از عنصر برجسته « ساتوا »، در فرد، می باشند. امروزه، به صورت میانگین، عنصر برجسته موجود در بسیاری از انسانها، عنصر منفی « تاما »ست که باعث به نمایش گذاردن خودخواهی، حرص و طمع، خشم، خشونت، تسخیرشدگی توسط ارواح و ...، در آنها، می گردد. ترکیب عناصر اصلی سه گانه هستی « ساتوا »، « راجا » و « تاما » در فردی با سطح روحی متوسط، در دوره فعلی، به شکل زیر، می باشد: 

و اما همان گونه که اشاره گردید، سطح روحی بشر نیز، در به وجود آمدن تغییرات کنونی جهان، مؤثر است. رفتار انسانها به شدت، تحت تأثیر بلوغ روحی یا سطح روحی آنها، قرار دارد. رفتار افراد قدیس با سطح روحی 70 درصد، به اشکال زیر، قابل مشاهده است: داشتن زندگی الهی و از دیگران؛ چه جاندار و چه بی جان، عاشقانه، مراقبت نمودن. البته، عشق روحانی قدیس نسبت به همه نوع بشر، الهامبخش و محرک دیگران در به وجود آوردن همان وسعت احساس نیز، خواهد بود. در طرف مقابل، اشخاص با سطح روحی پائینتر - به طور مثال، 20 درصد - قرار دارند که منیت بالائی داشته و خودخواه می باشند و شادی و رضایت را صرفا، برای خود، جستجو می کنند؛ حتی به قیمت طبیعت، بشریت و سایر موجودات زنده. این رفتارها در کنار کمبود آگاهیهای روحی، منجر به توسعه عدم درستکاری و صداقت، در بین مردم دنیای امروز، شده و در نتیجه، عنصر « راجا - تاما »ی محیط افزایش یافته که به این وضع، « آلودگی روحی » گفته می شود.

زمانی که بر میزان عناصر منفی فرد یا محیط، افزوده می گردد، ارواح ساکن در ابعاد دیگر روحی یا اتری، به شکل راحت تری، امکان تسخیر آنها را به دست آورده و ایشان را وادار می نمایند تا از خویش، رفتارهائی به شکل حیوانات، بروز دهند. همه اینها خود، مجددا، بیشتر شدن هر چه بیشتر عنصر « راجا - تاما » را در جامعه، در پی داشته که سرانجام، به افزایش خشونت، نارضایتی و بلایای طبیعی، منجر خواهد گشت.

تأثیر طبیعت بر نوع انسان؛ به عنوان یکی از دلائل تغییرات جهانی

تأثیر طبیعت بر انسان، چیزی به غیر از پاسخ به رفتارهای بد آنها، نیست. برای مثال، میزان تبخیر آبها در اثر افزایش آلودگی نفتی اقیانوسهای جهان، کاهش یافته یا اینکه با آلوده شدن آبها، گیاهان انتشاردهنده گاز اکسیژن نابود گشته و بنابراین، میزان اکسیژن زمین کاهش می یابد. البته برای طبیعت، این امکان وجود دارد که با روشهای دیگری، نسبت به عملکرد نوع بشر، پاسخ نشان دهد. برای مثال، کاهش اکسیژن موجود در جو زمین، ممکن است به شکل سیلابهائی، بروز یابد؛ گرچه این دو پدیده به نظر، بی ربط به نظر می رسند؛ اما این تخریبها چگونه به وجود می آیند؟

همان گونه که کثافات و دود سبب آلودگی فیزیکی محیط، می گردند، عناصر « راجا - تاما » نیز، آلودگی در سطح غیرقابل لمس را به وجود می آورند. طبق گفته های پیشین، کمبود تمرینات روحی و عدم صداقت و درستکاری افزایش کلی « راجا - تاما »ی گونه بشر و بنابراین، محیط را در پی خواهند داشت. هر گونه افزایش در میزان این عناصر، به معنای افزایش آلودگی در سطح غیرقابل لمس یا روحی، می باشد. همان طور که ما در سطح فیزیکی، به تمیز کردن  مکانهائی که گاه به گاه، از آنها، استفاده می کنیم، می پردازیم، مطمئنا، به تمیزی و پاکسازی بعد روحی خود و جهان، از آلودگیهای « راجا - تاما »ی محیط نیز، نیازمند هستیم. بنابراین، طبیعت به این نیاز ما، پاسخ داده و از طریق به وجود آوردن بلایای طبیعی، به این پاکسازی، دست می زند و آن را به وسیله پنج عنصر مطلق کیهانی خاک، آب، آتش، باد و اتر، انجام می دهد که به ترتیب، زلزله، سیلابها یا عصر یخبندان یا قحطی، فوران آتشفشانها، تندبادها، و هر گونه بلای طبیعی ای نازل می گردند.

این بلایا قابل مشاهده هستند. این در حالیست که افزایش عناصر منفی در جهان، در سطح نامحسوس و غیرقابل مشاهده بوده و در نتیجه، زمانی از مقدار زیاد آنها، آگاهی می یابیم که به شکل تغییرات آب و هوائی و بلایای طبیعی، آشکار شوند. تصمیماتی که توسط رهبران دنیا، برای مقابله با این تغییرات مخرب، اتخاذ می گردند عمدتا، در سطح فیزیکی، می باشند؛ اما از آنجائی که اثرات اعمال انسانها بر طبیعت، در سطح روانی و روحی، قابل تشخیص نیستند، مورد بررسی نیز، قرار نگرفته اند.

برای آنکه از مقدار تخریبی که جهت پاکسازی جهان از عناصر منفی، صورت خواهد گرفت، آگاهی یابید، بهتر است بدانید تسونامی سال 2004 میلادی که در آسیا، به وقوع پیوست تنها، یک هزارم نابودی نهائی می باشد. در طول 10 الی 15 سال آینده و در اثر این بلایا و تغییرات، آگاهی روحی بشر افزایش یافته و به خدا، نزدیکتر خواهد شد. سرانجام، از 50 تا 60 سال پس از سال 2025 میلادی، الگوهای آب و هوائی و بلایای طبیعی تمایل به آرام شدن، پیدا نموده و به شکل طبیعی خود، بازمی گردند. نکته جالب توجه این جاست آن چه که سبب به وجود آمدن بلایای بیولوژیکی ای چون ایدز، آبولا، آنفلوآنزای مرغی و ...، می شود ارواحی از طبقات بالاتر، هستند. بعد از سال 2025 میلادی؛ یعنی با به پایان رسیدن جنگ میان خیر و شر، در این مینی چرخه « کالیوگ »، هیچ گونه ویروس جدیدی، به وجود نخواهد آمد؛ اما ویروسهای موجود باقی مانده و نیاز به یافتن درمان، برای آنها، وجود خواهد داشت.

اما راههای کاهش اثرات این بلایا و تغییرات چه هستند؟ پاسخ این است: انجام تمرینات روحی مداوم که پاکسازی خود و محیط و دریافت محافظت از جانب خداوند را به همراه، خواهد داشت - کاستن عیوب شخصیتی که بهبوددهنده رفتار ما خواهد بود - بازیافت مواد - کاهش دورریزها و هدررفتگیها و نشر و توسعه علوم روحی در جامعه.