زمین سبز

راه حلّهائی برای آلودگی پلاستیک

زمین سبز

راه حلّهائی برای آلودگی پلاستیک

تنهائی

 

دلم را گرو گذاشتم تا

قرص نانی بخرم

و خرده هایش را

برای پرنده ای بپاشم

که بر لبه پنجره تنهائیم نشسته.

زمستان چه زود لانه می کند

بر کنج خمیده عمرم

و من چه دلتنگ،

دنبال دلی می گردم

که همدم تنهائیم باشد!

« معصومه بشردوست » 

پیدا و پنهان

 

ای از همه پیداتر! ای از همه پنهانتر!

ای سردتر از بهمن! ای گرمتر از آذر!

تو ماه شب افروزی؛ تو روشنی روزی.

ای عرش تو نامحدود! ای فرش تو پهناور!

در خوابم و بیداری؛ سرمستی و هشیاری.

پیچیده شدی بر دل چون ساقه نیلوفر.

آتش که تواند زد بر خرمن عشق تو؟

مرغی نتواند زد بر بام تو بال و پر.

تا بوده همین بوده؛ تا هست همین باشد.

تو اول هر نامه؛ تو آخر هر دفتر.

« روشن سلیمانی » 

به هم ریخت!

 

شد از کابوس بیدار و به هم ریخت

و زد تکیه به دیوار و به هم ریخت.

شبیه اتفاق ساده ای بود.

دو تا پک زد به سیگار و به هم ریخت.

« قاسم پهلوان » 

رصد

 

چه حالی دارم امشب رام باشم،

کمی با ماه روی بام باشم!

رصد کردم رباعی را که امشب،

کنار « حضرت خیام » باشم.

« قاسم پهلوان » 

هم هستی و نیستی!

 

هر چند که همراه من از روز الستی؛

ای کاش بدانم که چه بودی و که هستی!

ای کاش بدانم که چرا دل به تو بستم!

ای کاش بدانی چه دلی را تو شکستی!

یک مرتبه از درد دل من ننوشتی.

پیش دل بی حوصله من ننشستی.

ترسم که « افق » با تو به جائی نرسد؛ آه!

من عاقل فرزانه و تو عاشق مستی.

 

هم هستی و هم نیستی ای طبع غزلساز!

هر روز گریزانی و هر شب دم دستی.

« یوسف شیردژم »