یکی از ویژگیهای خداوند، هدایت کردن سالکان در سفر روحانیشان، است که به آن، « اصل هدایت الهی » یا « اصل گورو » گفته می شود. این اصل سالک را به سمت انجام تمرینات روحی، سوق داده و او را در تمامی گامهایش، در سفر روحانی، راهنمائی می کند. از این روست که « اصل گورو » در نزد سالکان، از اهمیت ویژه ای، برخوردار بوده و این تعالیم و هدایتهای صورت گرفته از جانب پروردگار، مورد سپاسگزاری آنها، واقع می گردند؛ حتی اگر به شکل حوادثی ناخوشایند، صورت پذیرند.
با آنکه همه روزهای سال را می توان به سپاسگزاری از « اصل هدایت الهی »، اختصاص داد؛ اما روزی از سال، وجود دارد که « گوروپورنیما » نامیده شده و از آن جهت که « اصل گورو » در آن روز، 1000 بار، فعالتر از روزهای دیگر سال، است، از اهمیت بالائی، برخوردار می باشد. در واقع، هر چه به سمت این روز، حرکت می کنیم، بر میزان فعالیت « اصل هدایت الهی »، افزوده می گردد. در صورتی که چشم انداز صحیحی از این روز، داشته و در دوره زمانی ای که به سمت این روز، پیش می رود، تلاشهای درستی نیز، از خود، نشان دهیم، می توانیم هم، در طول این دوره و هم، در خود روز « گوروپورنیما »، منفعتهای روحی فراوانی، به دست آوریم. در ذیل، به مواردی که در کسب منافع بیشتر، از فعالیت این اصل، در این دوره، یاری رسانند، اشاره می گردد:
1- داشتن نگاهی تعلیم گیرنده نسبت به امور: گاهی اوقات، در زندگی، به موقعیتهائی، برمی خوریم که به شکلهائی مختلف، ما را به چالش، دعوت می کنند. با داشتن نگاهی یادگیرنده به تمامی این موقعیتها، در واقع، خود را هم راستا با « اصل هدایت الهی »، قرار داده و از آن چه که قصد فهماندش را به ما، دارد نیز، بهره می بریم. می گویند: « تمامی اتفاقات و حوادث خود، یک « معلم » هستند. » بنابراین، باید همواره، این احساس روحی را با خود، همراه داشت که هر آن چه که در زندگیمان، روی می دهد موهبتیست از جانب خداوند تا به وسیله آن، چیزی را به ما، بیاموزد.
2- افزایش حس قدردانی نسبت به آن چه که خداوند به ما، عطاء می کند: خداوند همه جهان را به وجود آورده است. او این زندگی را به ما، داده و خود او نیز، تمامی لحظاتش را برایمان، محافظت می کند. پروردگار هر آن چه که بدان، نیازمندیم برایمان، فراهم ساخته و ما کافیست تمامی تمرکزمان را بر روی تمرینات روحی، قرار دهیم؛ اما ما بیشتر اوقات، از این آگاهی، غافل هستیم. تلاش فزاینده در قدردانی از خداوند، سبب افزایش احساس روحی نسبت به سپاسگزاری از وی، شده که این مسئله ما را در انجام رشد سریع روحی، یاری می رساند.
3- افزایش تمرینات روحی؛ چه از نظر کیفیتی و چه از نظر کمیتی: دوره زمانی ای که به سمت روز « گوروپورنیما »، حرکت می کند برای رشد روحی ما، بسیار هدایت کننده و مؤثر است. از این جهت، تمرینات روحی بیشتر در طول این دوره، سبب جذب هر چه فزاینده تر « اصل هدایت الهی » و در نتیجه، استفاده بیشتر از آن، می گردد. افزایش کمیتی تمرینات روحی را می توان صرف وقت بیشتر در ذکر نام خدا، سعی بیشتر در رفع عیوب شخصیتی، افزایش میزان خدمت رسانی به « حقیقت مطلق » و ... تعریف کرد. همچنین، افزایش کیفیتی تمرینات روحی را می توان ذکر نام خداوند با داشتن احساس روحانی بیشتر، انجام تمرینات روحی با تمرکز بالاتر و اشتباهاتی کمتر، تمرکز عمیقتر بر اشتباهات و سعی در رفع آنها و ... معنا نمود.
4- قربانی کردن داشته های خود، برای خداوند: خداوند حاضر به اعطای هر چیزی، به ماست؛ اما چگونه باید خود را سزاوار دریافت آن چه که او به ما، می دهد بسازیم؟ با دادن داشته هایمان، به پروردگار، فضائی در خود، ایجاد می کنیم تا برکت او را جذب نمائیم. با انجام ذکر نام الهی و رفع عیوب شخصیتی خود، می توان به قربانی کردن ذهن، پرداخت و با انجام تمرینات روحی مختلف، به قربانی نمودن جسم و هوش. همچنین، قربانی کردن ثروتهای مادی در راه خداوند، می تواند به صورت دادن آنها به قدیسها یا قدیسه ها یا سازمانهای روحی ای باشد که در گسترش علوم و آگاهی روحی، در جهان، گام برمی دارند. ساده ترین راه همان قربانی کردن ثروت است؛ اما فرد زمانی بهره ای بیشتر خواهد برد که به قربانی نمودن در همه سطوح؛ ذهن، جسم، هوش و ثروت، بپردازد.
با در نظر گرفتن موارد فوق و انجام تمرینات روحی بیشتر در طول دوره زمانی پیش از این روز، روز « گوروپورنیما »ی پر از برکتی، خواهیم داشت. روز 27 جولای، روز « گوروپورنیما »ی مربوط به سال 2018 میلادی، بود. برای آگاهی از روز « گوروپورنیما »ی سالهای بعد و استفاده هر چه بیشتر از آنها، می توانید به جستجو در فضای اینترنت، بپردازید.
یکی از شیوه های درمان طبیعی بیماریهای مختلف جسمی و روحی، « شفابخشی با آب نمک » است. این روش می تواند در رفع استرس، تفکر بیش از اندازه، افسردگی، تفکر مبهم و غیرواضح ، رخوت و سایر بیماریهای فیزیکی، به شکل مؤثری، عمل نموده و شما را در داشتن حس تازگی، آرامش، شادی، توازن روحی و انرژی بیشتر، یاری رساند. در این روش، آب و نمک باعث جذب انرژیهای منفی موجود در جسم و ذهن فرد، شده و سپس، انرژیهای مثبت موجود در جهان، توسط انجام دعا و ذکر، به وسیله بیمار، به سمت وی، کشیده خواهند شد.
آن چه که در این روش درمانی، بدان، نیازمندیم عبارتند از: یک سطل با اندازه ای مناسب، آب شهری، سنگ نمک و یک حوله. برای شروع، سطل را تا نیمه، پر از آب، نموده و دو قاشق غذاخوری سنگ نمک به آن، اضافه می کنیم. سپس، پاهای خود را - به صورتی که هیچ تماسی با هم، نداشته باشند - داخل آب درون سطل، گذاشته و دعا می کنیم انرژیهای منفی از وجود ما، خارج و وارد آب، شود. آن گاه، همان گونه که پاهایمان داخل آب، قرار دارند، به مدت 15 دقیقه، به ذکر نام خداوند، می پردازیم. بعد از گذشت 15 دقیقه، از خدا، به خاطر شفائی که به ما، عطاء کرده، قدردانی و پاهایمان را با حوله، خشک نموده و آب نمک داخل سطل را داخل، توالت، می ریزیم و سطل را آب می کشیم.
بعد از انجام این روش، نشانه هائی در ما، آشکار می گردند که نشان دهنده رفع انرژیهای منفی موجود، می باشند. این نشانه ها عبارتند از: خمیازه کشیدن مکرر، آروغ زدن پی در پی، تغییر رنگ آب داخل سطل، کرختی پاها، احساس لزجی در پاها، احساس گرما در گوشها و چشمها و استشمام بوی بد از آب.
اخیرا، جهان شاهد بلایای طبیعی، تغییرات آب و هوائی و گرمایش جهانی بی سابقه ای بوده است. بر اساس تحقیقات علوم روحی صورت گرفته، دلیل اولیه بلایای طبیعی ای چون زلزله، سیل، فورانهای آتشفشانی و ...، فرایندی چرخه ایست که در طول زمان، در حال روی دادن، می باشد. بلایای طبیعی ای که تا بحال شاهد بوده ایم تنها، آغاز مرحله نابودی جهان بوده که در عرض 5 تا 10 سال آینده، بر شدت آنها، افزوده خواهد گشت. مرحله نابودی یک چرخه در نتیجه رفتارهای غلط و اشتباه نوع بشر، امکان وخیمتر شدن را پیدا می کند. این رفتارهای اشتباه نتیجه پائین بودن آگاهی روحی انسانها و در ادامه، ناتوانی در به دست آوردن حمایت الهی، در مقابل تأثیرات انرژیهای منفی، می باشد. انجام تمرینات روحی تنها را پاکسازی یک ذهن از نظر روحی، آلوده است.
آمارها نشان می دهند تمایلی رو به افزایش، به ویژه در دو دهه گذشته، به سمت بلایای طبیعی، به وجود آمده است. همچنین، بیشتر نهادهای علمی معتبر جهان مؤید مسئله گرمتر شدن دنیا هستند. بر اساس اعلام « ناسا » - در سال 2016 میلادی - در طول یک قرن گذشته، حدود سه چهارم یک درجه سلسیوس، به دمای کره زمین، اضافه گشته که بیشتر این گرمایش جهانی در چند دهه اخیر، اتفاق افتاده است. برخی از آکادمیهای علمی دنیا، نقش اصلی را در ایجاد گرمایش جهانی و افزایش بلایای طبیعی، در دهه های اخیر، به فعالیتهای بشری، اختصاص داده اند. دلیل آن این است که هر ساله، فعالیت انسانها سبب انتشار میلیاردها تن گازهای گلخانه ای در جو زمین، می گردد؛ اما در واقع، علت اصلی آنها چیست؟
طبق تحقیقات روحی - در بر گیرنده تمامی ابعاد فیزیکی، روانشناختی و روحی - موارد ذیل به عنوان دلائل اصلی این تغییرات، شناخته شده اند: تأثیرات نوع بشر بر طبیعت، در سطح روحی و تأثیر انرژیهای منفی: 25 درصد - تأثیر نوع بشر بر طبیعت، در سطح فیزیکی: 19 درصد - تأثیر گونه بشر بر طبیعت، در سطح روانشناختی: 19 درصد - تأثیر طبیعت بر گونه بشر: 7 درصد و تغییرات چرخه ای: 30 درصد.
تغییرات چرخه ای؛ به عنوان یکی از دلائل تغییرات جهانی
بسیاری از جغرافیدانان، شدت فزون یافته تمامی بلایای طبیعی و دمای زمین را چیزی به جز بخشی از چرخه های منظم سیاره مان، نمی دانند. بنا بر عقیده ایشان، تغییرات چرخه ای مشابهی در گذشته، ما را به سمت « عصر یخبندان »، پیش برد و سپس، از آن، خارج ساخت. از طریق تحقیقات علوم روحی، مشخص گردیده این تغییرات چرخه ای حدود 30 درصد دلائل به وجود آمدن بلایای طبیعی ای را که امروزه، شاهدشان هستیم، تشکیل داده و در حقیقت، دلیل مهم و اصلی آنها به شمار می آیند. این یک قانون طبیعت است که هر چه که به وجود می آید بقاء یافته و سرانجام، نابود می گردد که بر آن، « قانون خلقت، بقاء و اضمحلال » نام می نهند. به طور مثال، رشته کوههای « هیمالیا » به وجود آمده، بقاء داشته و در انتهاء، از بین خواهند رفت. تنها، خالق جهان؛ یعنی پروردگار، است که ابدی و بدون تغییر، باقی می ماند.
نابودی در اشکال متفاوتی، ظاهر می شود که « بلایای طبیعی » یکی از آنهاست. گونه بشر نیز، از طریق رفتارهائی که به جنگ و نابودی، خواهند انجامید، این فرایند نابودی چرخه ای را تسهیل خواهد کرد که حدود 70 درصد باقیمانده دلائل این تغییرات را تشکیل می دهد. در شکل زیر، مجموعه ای از دوره ها را می بینید که از « ساتایایوگ »، آغاز گشته و به « کالیوگ »، ختم می گردد:
دوره زمانی جهان به 4 دوره، تقسیم می شود که عنصر مثبت « ساتوا » در اولین دوره، برجسته تر می نماید. ( جهت آشنائی با عناصر تشکیل دهنده هستی؛ « ساتوا »، « راجا » و « تاما »، به مقاله « اثرات مخرب استفاده از رنگ سیاه، بر رشد معنوی افراد »، مراجعه شود. ) در صورت بالاتر بودن عنصر « ساتوا » در محیط، تغییرات چرخه ای ملایم بوده؛ اما همان طور که زمان به جلوتر، حرکت می کند، شاهد کاهشی در مقدار این عنصر مثبت، خواهیم بود که نتیجه آن تغییرات چرخه ای شدیدتر می باشد. در دوره « کالیوگ » که میزان عنصر منفی « راجا » برجسته تر می شود، تغییرات چرخه ای در خلقت، بقاء و نابودی، شدت بیشتری می یابد و این نابودی عموما، توسط بلایای طبیعی، بیماری و جنگ، تحقق می پذیرد. ما اکنون، در ابتدائیترین مرحله نابودی یکی از مینی چرخه های « کالیوگ »، قرار گرفته ایم. هر یک از این مینی چرخه ها، 1000 روز به طول می انجامد. در صورت انجام اعمالی از سوی بشر که بر مقدار عنصر « راجا - تاما »ی موجود، اضافه گردد، امکان وخیمتر شدن اوضاع در این مرحله، وجود دارد.
رابطه میان انسان و طبیعت؛ به عنوان یکی از دلائل تغییرات جهانی
تأثیر عملکرد بشر درسطوح مختلف، بر طبیعت، حدود 90 درصد، بوده؛ در حالیکه تأثیر طبیعت بر بشر، تنها، چیزی حدود 10 درصد، است. اعمالی که انسانها بر علیه طبیعت، مرتکب می شوند؛ از جمله، قطع درختان، انتشار مواد آلاینده از کارخانه ها، ریختن نفت به آبهای طبیعی و ...، را می توان به عنوان نمونه هائی از عملکرد بشر بر ضد طبیعت، در سطح فیزیکی، معرفی نمود؛ اما باید دانست تأثیراتی که بشر در سطح فیزیکی، بر طبیعت، اعمال می کند ریشه در مسائل روانشناختی آنها، دارد. همه ما انسانها از سه عنصر اصلی هستی؛ یعنی « ساتوا »، « راجا » و « تاما »، تشکیل شده ایم. تفاوت در میزان این عناصر، در ترکیب وجودی انسانها، طبیعت اساسی هر شخص را تعیین می کند. به این صورت که ویژگیهای شخصیتی ای چون تمیزی، پاکی، صداقت، آرامش، بخشندگی، فروتنی و ...، نشانه هائی از عنصر برجسته « ساتوا »، در فرد، می باشند. امروزه، به صورت میانگین، عنصر برجسته موجود در بسیاری از انسانها، عنصر منفی « تاما »ست که باعث به نمایش گذاردن خودخواهی، حرص و طمع، خشم، خشونت، تسخیرشدگی توسط ارواح و ...، در آنها، می گردد. ترکیب عناصر اصلی سه گانه هستی « ساتوا »، « راجا » و « تاما » در فردی با سطح روحی متوسط، در دوره فعلی، به شکل زیر، می باشد:
و اما همان گونه که اشاره گردید، سطح روحی بشر نیز، در به وجود آمدن تغییرات کنونی جهان، مؤثر است. رفتار انسانها به شدت، تحت تأثیر بلوغ روحی یا سطح روحی آنها، قرار دارد. رفتار افراد قدیس با سطح روحی 70 درصد، به اشکال زیر، قابل مشاهده است: داشتن زندگی الهی و از دیگران؛ چه جاندار و چه بی جان، عاشقانه، مراقبت نمودن. البته، عشق روحانی قدیس نسبت به همه نوع بشر، الهامبخش و محرک دیگران در به وجود آوردن همان وسعت احساس نیز، خواهد بود. در طرف مقابل، اشخاص با سطح روحی پائینتر - به طور مثال، 20 درصد - قرار دارند که منیت بالائی داشته و خودخواه می باشند و شادی و رضایت را صرفا، برای خود، جستجو می کنند؛ حتی به قیمت طبیعت، بشریت و سایر موجودات زنده. این رفتارها در کنار کمبود آگاهیهای روحی، منجر به توسعه عدم درستکاری و صداقت، در بین مردم دنیای امروز، شده و در نتیجه، عنصر « راجا - تاما »ی محیط افزایش یافته که به این وضع، « آلودگی روحی » گفته می شود.
زمانی که بر میزان عناصر منفی فرد یا محیط، افزوده می گردد، ارواح ساکن در ابعاد دیگر روحی یا اتری، به شکل راحت تری، امکان تسخیر آنها را به دست آورده و ایشان را وادار می نمایند تا از خویش، رفتارهائی به شکل حیوانات، بروز دهند. همه اینها خود، مجددا، بیشتر شدن هر چه بیشتر عنصر « راجا - تاما » را در جامعه، در پی داشته که سرانجام، به افزایش خشونت، نارضایتی و بلایای طبیعی، منجر خواهد گشت.
تأثیر طبیعت بر نوع انسان؛ به عنوان یکی از دلائل تغییرات جهانی
تأثیر طبیعت بر انسان، چیزی به غیر از پاسخ به رفتارهای بد آنها، نیست. برای مثال، میزان تبخیر آبها در اثر افزایش آلودگی نفتی اقیانوسهای جهان، کاهش یافته یا اینکه با آلوده شدن آبها، گیاهان انتشاردهنده گاز اکسیژن نابود گشته و بنابراین، میزان اکسیژن زمین کاهش می یابد. البته برای طبیعت، این امکان وجود دارد که با روشهای دیگری، نسبت به عملکرد نوع بشر، پاسخ نشان دهد. برای مثال، کاهش اکسیژن موجود در جو زمین، ممکن است به شکل سیلابهائی، بروز یابد؛ گرچه این دو پدیده به نظر، بی ربط به نظر می رسند؛ اما این تخریبها چگونه به وجود می آیند؟
همان گونه که کثافات و دود سبب آلودگی فیزیکی محیط، می گردند، عناصر « راجا - تاما » نیز، آلودگی در سطح غیرقابل لمس را به وجود می آورند. طبق گفته های پیشین، کمبود تمرینات روحی و عدم صداقت و درستکاری افزایش کلی « راجا - تاما »ی گونه بشر و بنابراین، محیط را در پی خواهند داشت. هر گونه افزایش در میزان این عناصر، به معنای افزایش آلودگی در سطح غیرقابل لمس یا روحی، می باشد. همان طور که ما در سطح فیزیکی، به تمیز کردن مکانهائی که گاه به گاه، از آنها، استفاده می کنیم، می پردازیم، مطمئنا، به تمیزی و پاکسازی بعد روحی خود و جهان، از آلودگیهای « راجا - تاما »ی محیط نیز، نیازمند هستیم. بنابراین، طبیعت به این نیاز ما، پاسخ داده و از طریق به وجود آوردن بلایای طبیعی، به این پاکسازی، دست می زند و آن را به وسیله پنج عنصر مطلق کیهانی خاک، آب، آتش، باد و اتر، انجام می دهد که به ترتیب، زلزله، سیلابها یا عصر یخبندان یا قحطی، فوران آتشفشانها، تندبادها، و هر گونه بلای طبیعی ای نازل می گردند.
این بلایا قابل مشاهده هستند. این در حالیست که افزایش عناصر منفی در جهان، در سطح نامحسوس و غیرقابل مشاهده بوده و در نتیجه، زمانی از مقدار زیاد آنها، آگاهی می یابیم که به شکل تغییرات آب و هوائی و بلایای طبیعی، آشکار شوند. تصمیماتی که توسط رهبران دنیا، برای مقابله با این تغییرات مخرب، اتخاذ می گردند عمدتا، در سطح فیزیکی، می باشند؛ اما از آنجائی که اثرات اعمال انسانها بر طبیعت، در سطح روانی و روحی، قابل تشخیص نیستند، مورد بررسی نیز، قرار نگرفته اند.
برای آنکه از مقدار تخریبی که جهت پاکسازی جهان از عناصر منفی، صورت خواهد گرفت، آگاهی یابید، بهتر است بدانید تسونامی سال 2004 میلادی که در آسیا، به وقوع پیوست تنها، یک هزارم نابودی نهائی می باشد. در طول 10 الی 15 سال آینده و در اثر این بلایا و تغییرات، آگاهی روحی بشر افزایش یافته و به خدا، نزدیکتر خواهد شد. سرانجام، از 50 تا 60 سال پس از سال 2025 میلادی، الگوهای آب و هوائی و بلایای طبیعی تمایل به آرام شدن، پیدا نموده و به شکل طبیعی خود، بازمی گردند. نکته جالب توجه این جاست آن چه که سبب به وجود آمدن بلایای بیولوژیکی ای چون ایدز، آبولا، آنفلوآنزای مرغی و ...، می شود ارواحی از طبقات بالاتر، هستند. بعد از سال 2025 میلادی؛ یعنی با به پایان رسیدن جنگ میان خیر و شر، در این مینی چرخه « کالیوگ »، هیچ گونه ویروس جدیدی، به وجود نخواهد آمد؛ اما ویروسهای موجود باقی مانده و نیاز به یافتن درمان، برای آنها، وجود خواهد داشت.
اما راههای کاهش اثرات این بلایا و تغییرات چه هستند؟ پاسخ این است: انجام تمرینات روحی مداوم که پاکسازی خود و محیط و دریافت محافظت از جانب خداوند را به همراه، خواهد داشت - کاستن عیوب شخصیتی که بهبوددهنده رفتار ما خواهد بود - بازیافت مواد - کاهش دورریزها و هدررفتگیها و نشر و توسعه علوم روحی در جامعه.
همه ما مکانی داریم که از آن، تعبیر به « خانه »، می کنیم. نوع و وضعیت ارتعاشات روحی جاری در یک مکان، به سبک زندگی ما، شخصیت افراد ساکن در آن، زمینی که بنا در آن، ساخته شده، مواد اولیه تشکیل دهنده بنا، اشیائی که در آن، نگاهداری می شود، طرز نگهداری از مکان و نوع استفاده ای که از آن، می کنیم، بستگی دارد. طبق تحقیقات روحی انجام گرفته، بالا بردن سطح ارتعاشات روحی موجود در خانه، می تواند تأثیرات مثبت بسیاری بر امنیت مالی افراد، روابط میان آنها، ایجاد شادی درونی و کاهش موانع تمرینات روحی ساکنین آن، داشته باشد. بر اساس یافته های علوم روحی، ریشه اصلی بسیاری از مشاجرات و اختلافات زناشوئی، ارواح درگذشتگان افراد می باشد. به همین ترتیب، دلیل مهم اینکه چرا برخی خانه ها برای صاحبانشان، شانس و شادی به ارمغان آورده و برخی دیگر، استرس و پریشانی را باید در عوامل روحی، جستجو نمود. از میان علوم مختلف مربوط به چگونگی ساخت بناها - به طریقی که بتوان ارتعاشات مثبت و مفیدی در آنها، ایجاد نمود - می توان به « واستوشاسترا » و « فنگ شوئی »، اشاره کرد.
« واستو » یا « مکان » به فضای بازی که توسط دیوارهائی، از اطراف، احاطه گشته اند - بدون در نظر گرفتن سقف - اطلاق می گردد. در چنین فضای ایجاد شده ای، مرکزی از انرژی، وجود دارد که به عنوان « الوهیت آن مکان »، شناخته شده و وظیفه اش اعطای انرژی به حوادث خوشایند یا ناخوشایند آن فضاست. هدف « واستوشاسترا » کمک به جلوگیری از تأثیرات برخی از این ارتعاشات فاجعه آمیز، بر زندگی ساکنین آنها، تعریف می شود. به علاوه، در هر فضای خالی ای، سه نوع ارتعاش روحی، جریان دارد که عبارتند از: 1- ارتعاشات صادر شده از زمین، به سمت بنا: برای نمونه، زمینهائی با اشکال مربع یا مستطیل، اثرات مثبت و زمینهائی با سایر اشکال، حالتهائی از بی نظمی را برای ساکنین، به وجود خواهند آورد. همچنین، ارتعاشات حاصل از بیشتر بودن فاصله میان مرزهای شمالی و جنوبی زمین نسبت به فاصله مرزهای شرقی و غربی آن، تسکین دهنده بوده و حالت مخالف آن، توسعه دهنده بی نظمی خواهد بود. به علاوه، نازکتر بودن قسمت جلوی زمین نسبت به قسمت عقبی آن، توانگری و آرامش روانی بیشتری را به ساکنین آن، اعطاء نموده و برعکس آن وضعیت - پهنتر بودن قسمت جلوئی در مقابل قسمت پشتی - ساطع کننده ارتعاشات منفی بوده و موجبات عذاب و ناراحتی افراد مقیم را فراهم می آورد. مورد دیگری که ارتعاشاتی مخرب را سبب می گردد قرار گرفتن قطعه زمینی کوچک میان دو قطعه زمین بزرگتر، است. در این حالت، انرژیهای منفی از زمینهای بزرگتر، به سمت زمین کوچکتر، روانه می شوند. ناهمواریهای زمین، نوع اشیاء، بناها و ... که در اطراف زمین، واقع شده اند و قرارگیری آب در اشکال مختلف رودخانه، دریاچه، استخر و ... نیز، تأثیر زیادی بر نوع ارتعاشات آن مکان، دارند. به طور مثال، احداث بناء در نزدیکی قبرستان یا محل مخصوص سوزاندن مرده ها و مواردی این چنینی، توصیه نمی شود؛ چرا که کالبد ظریف ارواح، انرژیهای منفی و بیمارانی که به آن جا، رفت و آمد دارند بروز پریشانی و بی نظمی را در پی خواهد داشت.
2- نوعی که شامل 360 ارتعاش، بوده و در جهت افقی، به سوی زمین، حرکت می کنند: مواد استفاده شده داخل بنا، یکی از موارد تعیین کننده نوع ارتعاشات موجود در آن مکان، می باشد. به طور مثال، سنگ و گل نسبت به سیمان، دارای پتانسیل بیشتری در جذب ارتعاشات مثبت، هستند. از موارد دیگر، می توان به جهت قرارگیری در اصلی، آشپزخانه، توالت و همچنین، نوع استفاده ای که از آن مکان، می شود - اینکه خانه، مرکز خرید، کاخ، معبد و ...، باشد - و ...، اشاره نمود.
3- ارتعاشاتی که از افکار اشخاص سازنده، ساکن یا رفت و آمدکننده به آن مکان، ساطع می گردد.
ناآرامیهای تجربه شده توسط افراد ساکن مکانهای آلوده، شامل موارد ذیل، می باشند: بیماریهای فیزیکی؛ مانند بیماریهای شکمی، روماتیسم، فلج و ...، مشکلات روانشناختی ای همچون اضطراب، افسردگی و ... و اثرات بیمارگون روی جنین. ناگفته نماند قرار گرفتن اتاقها در مکانهای نادرست، انواع مختلفی از ناآرامیها و بی نظمیهای روحی را پدید می آورند. درصد تأثیر عوامل مختلف بالا در نوع ارتعاشات موجود در یک مکان، در ذیل، آمده است:
از آنجائی که امروزه، عنصر غالب موجود در اکثر مکانها، « راجا - تاما » - عناصر منفی تشکیل دهنده هستی - می باشد، در نتیجه، شکل انرژی آنها به سمت « شیطانی بودن »، تمایل دارد و نه « الهی بودن ». ( جهت آشنائی با عناصر تشکیل دهنده هستی؛ « ساتوا »، « راجا » و « تاما »، به مقاله « اثرات مخرب استفاده از رنگ سیاه، بر رشد معنوی افراد »، مراجعه شود. ) به طور نمونه، ارتعاشات مکانهائی چون بیمارستان، اداره پلیس، زندان، محل وقوع یک قتل، قبرستان، محل سوزاندن مرده ها، مکانهای انجام معاملات شیطانی و ...، نامنظم کننده و عذاب آور هستند؛ چرا که اشخاص حاضر در این مکانها، یا غمگین بوده و یا دیدگاههائی شیطانی را دارا می باشند. وجود این گونه ارتعاشات مخرب می تواند جذب کننده ارواح درگذشته و انرژیهای منفی دیگر، باشد؛ اما بیشتر مردم به دلیل احاطه شدن توسط پوششی از انرژی سیاه، که در نتیجه کمبود تمرینات روحی، تسخیر شدن با انرژیهای منفی و ...، در اطرافشان، ایجاد گشته و نیز، بر اثر نداشتن حس ششم، قادر به درک حضور این ارواح یا ارتعاشات منفی موجود، نیستند. میانگین اندازه این پوشش سیاه چیزی حدود 4 سانتیمتر، در اطراف بدن، بوده که در شکل زیر، قابل مشاهده است:
با انجام تمرینات روحی منظم - طبق قواعد شش گانه علوم روحی - و در پیش گرفتن سبک زندگی « ساتوا »ئی، می توان به جذب ارتعاشات مثبت به این مکانها، یاری نمود. گرچه نقش اصول ارائه شده در علوم « واستوشاسترا » و « فنگ شوئی »، در ایجاد جوی مثبت، انکارناپذیر است؛ اما نقش ذات و شخصیت ساکنین حاضر در آن مکانها و فعالیتهای صورت گرفته توسط آنها، مهمتر و برجسته تر خواهد بود. در ذیل، میزان اقدامات موثر در رفع انرژیهای مخرب در محیط، آمده است:
تمرینات روحی ساکنین محل مورد نظر: 30 درصد - مطبوع بودن شخصیت ساکنین آن مکان: 30 درصد - آداب و رسوم پاکسازی محیط؛ مثل روشن کردن عود، پاشیدن آب مقدس و ...: 14د رصد - رفت و آمد قدیسها به آن مکان: 10 درصد - باز نگاه داشتن درها و پنجره ها: 2 درصد - رفع عیوب مربوط به نوع مواد به کار رفته در بنا یا شکل قرار گرفتن اتاقها و ...: 2 درصد - عدم انجام اعمالی چون احضار ارواح و ...: 2 درصد و سایر مسائل متفرقه ( کاشت گیاهان ساتویک؛ مثل درخت موز، ریحان، گل داوودی، گل ختمی و ... ): 10 درصد. انجام تمرینات روحی نه تنها، بر افکار و اعمال انسانها، تأثیرات مثبتی خواهند گذاشت؛ بلکه همین رشد روحی پاکسازی محیط را نیز، در پی خواهد داشت.
در آخر، به تعدادی از فعالیتهائی که منجر به افزایش انرژیهای منفی محل، می گردند، اشاره شده که پرهیز از آنها، از اهمیت بالائی، برخوردار است: مصرف سیگار - مصرف یا نگهداری الکل - روشن نگاه داشتن تلویزیون برای مدتی طولانی و حتی عدم پوشیدن صفحه تلویزیون، در هنگام عدم استفاده از آن - گوش دادن به موسیقی، با صدائی بلند - به کار بستن فحش یا زبان نامناسب و شکسته، در هنگام صحبت - روشن کردن شمع در اتاقها یا حمام - باز نگاه داشتن در حمام یا توالت و ... .
در تصویر زیر، برخی از شیوه های افزایش پاکی روحی لباسها، آمده است: