زمین سبز

راه حلّهائی برای آلودگی پلاستیک

زمین سبز

راه حلّهائی برای آلودگی پلاستیک

تأثیرات ارتعاشات روحی مختلف یک مکان بر رشد معنوی انسان، چیست و روش بهبودی بخشیدن به آن، کدام است؟

 

همه ما مکانی داریم که از آن، تعبیر به « خانه »، می کنیم. نوع و وضعیت ارتعاشات روحی  جاری در یک مکان، به سبک زندگی ما، شخصیت افراد ساکن در آن، زمینی که بنا در آن، ساخته شده، مواد اولیه تشکیل دهنده بنا، اشیائی که در آن، نگاهداری می شود، طرز نگهداری از مکان و نوع استفاده ای که از آن، می کنیم، بستگی دارد. طبق تحقیقات روحی انجام گرفته، بالا بردن سطح ارتعاشات روحی موجود در خانه، می تواند تأثیرات مثبت بسیاری بر امنیت مالی افراد، روابط میان آنها، ایجاد شادی درونی و کاهش موانع تمرینات روحی ساکنین آن، داشته باشد. بر اساس یافته های علوم روحی، ریشه اصلی بسیاری از مشاجرات و اختلافات زناشوئی، ارواح درگذشتگان افراد می باشد. به همین ترتیب، دلیل مهم اینکه چرا برخی خانه ها برای صاحبانشان، شانس و شادی به ارمغان آورده و برخی دیگر، استرس و پریشانی را باید در عوامل روحی، جستجو نمود. از میان علوم مختلف مربوط به چگونگی ساخت بناها - به طریقی که بتوان ارتعاشات مثبت و مفیدی در آنها، ایجاد نمود - می توان به « واستوشاسترا » و « فنگ شوئی »، اشاره کرد. 

« واستو » یا « مکان » به فضای بازی که توسط دیوارهائی، از اطراف، احاطه گشته اند - بدون در نظر گرفتن سقف -  اطلاق می گردد. در چنین فضای ایجاد شده ای، مرکزی از انرژی، وجود دارد که به عنوان « الوهیت آن مکان »، شناخته شده و وظیفه اش اعطای انرژی به حوادث خوشایند یا ناخوشایند آن فضاست. هدف « واستوشاسترا » کمک به جلوگیری از تأثیرات برخی از این ارتعاشات فاجعه آمیز، بر زندگی ساکنین آنها، تعریف می شود. به علاوه، در هر فضای خالی ای، سه نوع ارتعاش روحی، جریان دارد که عبارتند از: 1- ارتعاشات صادر شده از زمین، به سمت بنا: برای نمونه، زمینهائی با اشکال مربع یا مستطیل، اثرات مثبت و زمینهائی با سایر اشکال، حالتهائی از بی نظمی را برای ساکنین، به وجود خواهند آورد. همچنین، ارتعاشات حاصل از بیشتر بودن فاصله میان مرزهای شمالی و جنوبی زمین نسبت به فاصله مرزهای شرقی و غربی آن، تسکین دهنده بوده و حالت مخالف آن، توسعه دهنده بی نظمی خواهد بود. به علاوه، نازکتر بودن قسمت جلوی زمین نسبت به قسمت عقبی آن، توانگری و آرامش روانی بیشتری را به ساکنین آن، اعطاء نموده و برعکس آن وضعیت - پهنتر بودن قسمت جلوئی در مقابل قسمت پشتی - ساطع کننده ارتعاشات منفی بوده و موجبات عذاب و ناراحتی افراد مقیم را فراهم می آورد. مورد دیگری که ارتعاشاتی مخرب را سبب می گردد قرار گرفتن قطعه زمینی کوچک میان دو قطعه زمین بزرگتر، است. در این حالت، انرژیهای منفی از زمینهای بزرگتر، به سمت زمین کوچکتر، روانه می شوند. ناهمواریهای زمین، نوع اشیاء، بناها و ... که در اطراف زمین، واقع شده اند و قرارگیری آب در اشکال مختلف رودخانه، دریاچه، استخر و ... نیز، تأثیر زیادی بر نوع ارتعاشات آن مکان، دارند. به طور مثال، احداث بناء در نزدیکی قبرستان یا محل مخصوص سوزاندن مرده ها و مواردی این چنینی، توصیه نمی شود؛ چرا که کالبد ظریف ارواح، انرژیهای منفی و بیمارانی که به آن جا، رفت و آمد دارند بروز پریشانی و بی نظمی را در پی خواهد داشت.

2- نوعی که شامل 360 ارتعاش، بوده و در جهت افقی، به سوی زمین، حرکت می کنند: مواد استفاده شده داخل بنا، یکی از موارد تعیین کننده نوع ارتعاشات موجود در آن مکان، می باشد. به طور مثال، سنگ و گل نسبت به سیمان، دارای پتانسیل بیشتری در جذب ارتعاشات مثبت، هستند. از موارد دیگر، می توان به جهت قرارگیری در اصلی، آشپزخانه، توالت و همچنین، نوع استفاده ای که از آن مکان، می شود - اینکه خانه، مرکز خرید، کاخ، معبد و ...، باشد - و ...، اشاره نمود.

3- ارتعاشاتی که از افکار اشخاص سازنده، ساکن یا رفت و آمدکننده به آن مکان، ساطع می گردد.

ناآرامیهای تجربه شده توسط افراد ساکن مکانهای آلوده، شامل موارد ذیل، می باشند: بیماریهای فیزیکی؛ مانند بیماریهای شکمی، روماتیسم، فلج و ...، مشکلات روانشناختی ای همچون اضطراب، افسردگی و ... و اثرات بیمارگون روی جنین. ناگفته نماند قرار گرفتن اتاقها در مکانهای نادرست، انواع مختلفی از ناآرامیها و بی نظمیهای روحی را پدید می آورند. درصد تأثیر عوامل مختلف بالا در نوع ارتعاشات موجود در یک مکان، در ذیل، آمده است: 

از آنجائی که امروزه، عنصر غالب موجود در اکثر مکانها، « راجا - تاما » - عناصر منفی تشکیل دهنده هستی - می باشد، در نتیجه، شکل انرژی آنها به سمت « شیطانی بودن »، تمایل دارد و نه « الهی بودن ». ( جهت آشنائی با عناصر تشکیل دهنده هستی؛ « ساتوا »، « راجا » و « تاما »، به مقاله « اثرات مخرب استفاده از رنگ سیاه، بر رشد معنوی افراد »، مراجعه شود. ) به طور نمونه، ارتعاشات مکانهائی چون بیمارستان، اداره پلیس، زندان، محل وقوع یک قتل، قبرستان، محل سوزاندن مرده ها، مکانهای انجام معاملات شیطانی و ...، نامنظم کننده و عذاب آور هستند؛ چرا که اشخاص حاضر در این مکانها، یا غمگین بوده و یا دیدگاههائی شیطانی را دارا می باشند. وجود این گونه ارتعاشات مخرب می تواند جذب کننده ارواح درگذشته و انرژیهای منفی دیگر، باشد؛ اما بیشتر مردم به دلیل احاطه شدن توسط پوششی از انرژی سیاه، که در نتیجه کمبود تمرینات روحی، تسخیر شدن با انرژیهای منفی و ...، در اطرافشان، ایجاد گشته و نیز، بر اثر نداشتن حس ششم، قادر به درک حضور این ارواح یا ارتعاشات منفی موجود، نیستند. میانگین اندازه این پوشش سیاه چیزی حدود 4 سانتیمتر، در اطراف بدن، بوده که در شکل زیر، قابل مشاهده است: 

با انجام تمرینات روحی منظم - طبق قواعد شش گانه علوم روحی - و در پیش گرفتن سبک زندگی « ساتوا »ئی، می توان به جذب ارتعاشات مثبت به این مکانها، یاری نمود. گرچه نقش اصول ارائه شده در علوم « واستوشاسترا » و « فنگ شوئی »، در ایجاد جوی مثبت، انکارناپذیر است؛ اما نقش ذات و شخصیت ساکنین حاضر در آن مکانها و فعالیتهای صورت گرفته توسط آنها، مهمتر و برجسته تر خواهد بود. در ذیل، میزان اقدامات موثر در رفع انرژیهای مخرب در محیط، آمده است:

تمرینات روحی ساکنین محل مورد نظر: 30 درصد - مطبوع بودن شخصیت ساکنین آن مکان: 30 درصد - آداب و رسوم پاکسازی محیط؛ مثل روشن کردن عود، پاشیدن آب مقدس و ...: 14د رصد - رفت و آمد قدیسها به آن مکان: 10 درصد - باز نگاه داشتن درها و پنجره ها: 2 درصد - رفع عیوب مربوط به نوع مواد به کار رفته در بنا یا شکل قرار گرفتن اتاقها و ...: 2 درصد - عدم انجام اعمالی چون احضار ارواح و ...: 2 درصد و سایر مسائل متفرقه ( کاشت گیاهان ساتویک؛ مثل درخت موز، ریحان، گل داوودی، گل ختمی و ... ): 10 درصد. انجام تمرینات روحی نه تنها، بر افکار و اعمال انسانها، تأثیرات مثبتی خواهند گذاشت؛ بلکه همین رشد روحی پاکسازی محیط را نیز، در پی خواهد داشت.

در آخر، به تعدادی از فعالیتهائی که منجر به افزایش انرژیهای منفی محل، می گردند، اشاره شده که پرهیز از آنها، از اهمیت بالائی، برخوردار است: مصرف سیگار - مصرف یا نگهداری الکل - روشن نگاه داشتن تلویزیون برای مدتی طولانی و حتی عدم پوشیدن صفحه تلویزیون، در هنگام عدم استفاده از آن - گوش دادن به موسیقی، با صدائی بلند - به کار بستن فحش یا زبان نامناسب و شکسته، در هنگام صحبت - روشن کردن شمع در اتاقها یا حمام - باز نگاه داشتن در حمام یا توالت و ... . 

منافع استفاده از پوشش سفید و مضرات استفاده از پوشش سیاه، چه هستند؟

 

در تصویر زیر، برخی از شیوه های افزایش پاکی روحی لباسها، آمده است: 

 

اثرات رنگهای مختلف بر بعد معنوی انسان

 

 

رنگ قرمز خنثی بوده و سبب تحریک شخصیت پایه افراد، می گردد. 

از به کار بردن اسامی مقدس؛ همچون « عشق »، « انسانیت » و ...، در مورد اعمال حیوانی، پرهیز نمائید!

 

همواره، در سرتاسر جهان، شاهد ایامی از سال، هستیم که به عشق ورزیدن و توجه کردن به اشخاص یا عقائدی خاص، اختصاص یافته اند. از جمله این روزها، می توان به « روز مادر »، « روز پدر »، « روز دختر »، « روز ولنتاین »، « روز محیط زیست »، « روز تولد « عیسی (ع) » »، « روز شهادت بزرگان دین » و ...، اشاره نمود. هر ساله، می بینیم وقت و هزینه بسیاری صرف برگزاری این ایام بخصوص، شده و افراد استرس و فشار بالائی را متحمل می گردند. در حقیقت، از روزی که قرار است صرف عشق ورزیدن به اشخاص، توجه به افکار و اندیشه های والای بشری و رعایت آنها، شود، چیزی باقی نمی ماند؛ به جز، استرس ناشی از تهیه و تدارک برای مراسم، خرید هدیه، انتخاب لباس مراسم یا خوشگذرانی و صرف غذائی که برای این ایام، آماده می شود.

این جا، این سؤال مطرح می گردد که هدف از تعیین این روزها، چیست؟ آیا نهادینه کردن مجموعه ای از عقائد و افکار ارزشمند، محرک آن بوده یا صرفا، هزینه، گردهمآئی، خوشگذرانی، پوشیدن لباسهای فاخر و به رخ کشیدن آنها، رقابت، چشم و همچشمی و ... انگیزه بخش بوده است؟ آن چه که از یک روز سال، به عنوان « روز بزرگداشت مقام بزرگان »، « روز ولنتاین » و ...، حاصل می شود مجموعه ایست از شروط و انتظارات، جهت راضی نمودن طرف مقابل یا افکار عمومی.

مسئله کلیدی در این موارد، « انتظارات » است؛ انتظاراتی که ما - به عنوان یک فرد یا جامعه - بر روی مفاهیم گرانقدری؛ چون عشق به افراد، عشق به محیط زیست، عشق به پاکیزگی و عدم انجام گناه، عشق به انسانیت و ...، گذاشته و به هدایاء، وعده های غذائی ناهار یا شام، توقع هزینه کردن افراد برای داشتن بهترین پوشش و آرایش، تعداد روابط جنسی ای که می توان با هم، داشت و ...، چشمداشت پیدا می کنیم. با کنار گذاشتن این انتظارات، نه یأسی از بی توجهی نسبت به این مفاهیم، به وجود خواهد آمد و نه نیازی به انتخاب روزی مخصوص؛ چرا که در این صورت، تمامی این ارزشها در زندگی هر روزه ما، جاری شده و از اعمال و واکنشهای ما، منفک نخواهند بود.

عشق حقیقی عشقی بدون قید و شرط بوده و عشق بدون قید و شرط نیز، چیزی نیست؛ به جز عشقی روحانی؛ عشقی که فراتر از حواس پنجگانه، ذهن، هوش - جائی که محل انتظارات ماست - می باشد. دلیل عدم درک اشخاص از این نوع عشق، تمرکز و توجه آنها به آن چیزیست که از طرق حواس پنجگانه، ذهن و هوش، دریافت می نمایند. اولین گام برای داشتن عشق غیرشرطی، تلاش در داشتن عشقی روحانیست و عشق روحانی صرفا، با انجام تمرینات روحی، قابل دستیابی می باشد؛ یعنی جائی که سفر ما در عوض داشتن جنبه خارجی، به درون، تغییر مسیر داده و به « عشق به خداوند » و سپس، « عشق به کائنات مورد آفرینش خداوند »، مبدل می گردد. در این حالت، محبتی که از جانب انسان، به سمت کائنات، روانه می شود اطاعتی خواهد بود از فرمان پروردگار؛ پروردگاری که از روی مهربانی و رحمتی که نسبت به افریدگانش، دارد، آنها را به یاری رساندن به یکدیگر، دعوت نموده است. البته جهت سنجش اعتبار عشق خویش، نظر داشتن به بیرون از خود نیز، ضروریست.

شاید امسال، بتوانیم به جای « نگران بودن راجع به عشق یک روزه »، « توجه به محیط زیست یک روزه »، « اهمیت به مفاهیم انسانی یک روزه » و ...، تلاش نموده و آنها را به صورتی غیرشرطی و روزانه، دنبال نمائیم. این بدان معنا، نیست که بشر بی نیاز بوده و همه اعمال و رفتارهایش را همچون پروردگار، از روی بی نیازی، انجام دهد؛ بلکه مقصود آن است که از گذاشتن نامهای مقدسی؛ چون « عشق »، « انسانیت »، « دیندار بودن » و ...، بر اعمالی که در نتیجه احساس احتیاج، مرتکب آنها می شویم، خودداری نموده و این مفاهیم والا را در جایگاه واقعیشان، دنبال کنیم.